بعد از شهادتش خیلی بی تاب بودیم؛ هم من هم دخترم (مادر شهید) یک روز او را در خواب دیدم که گفت: مادر بزرگ بی تاب من نباشید من همیشه در کنار شما هستم و همه ی شما را می بینم.
(به نقل از مادر بزرگ شهید مجتبی اسماعیلیان)
بعد از شهادتش خیلی بی تاب بودیم؛ هم من هم دخترم (مادر شهید) یک روز او را در خواب دیدم که گفت: مادر بزرگ بی تاب من نباشید من همیشه در کنار شما هستم و همه ی شما را می بینم.
(به نقل از مادر بزرگ شهید مجتبی اسماعیلیان)
قدش آنقدر بلند بود که متوجه کمی سنش و دستکاری که در شناسنامه اش نشده بودند. مادرش میگفت قدرش بلند بود به طوری که درون تابوت به سختی جایش میشد.
(به نقل از مادر شهید مجتبی اسماعیلیان)