|
|
نام و نام خانوادگی شهید : مهدی کاظمی نام پدر : علیقلی تاریخ تولد : 1346/01/22 تاریخ شهادت : 1364/01/25 عملیات شهادت : درگیری با ضد انقلاب محل شهادت : مریوان قطعه : 1 ردیف : 12 |
کلام شهید : |
پروردگارا ، بارالها ، معبودا ..... تو می دانی که تمامی رزمندگان برای رضای تو و برای خشنودی تو پا به عرصه ی جنگ گذاشتند پس هر آرزوئی که دارند آن را مستجاب کن ، چونکه خودت گفتی و ادعونی استجب لکم .
در درجه ی اول هدف پیروزی اسلام و خودسازی و به دنبال آن آرزوی شهادت می باشد ، چنین افتخاری نصیبم کن .
حیف که فقط یک جان دارم ، دلم می خواست که صدها و هزارها جان داشتم و این جان ناقابل خودم را در راه تو می دادم ، ای خدا این جان ناقابل را از من بپذیر . ای خدا دوست ندارم که به جبهه بیایم و به آرزویم نرسم و دوباره به وطن خودم برگردم و عمل خودسازی را انجام نداده باشم یا به آرزویم برسان و یا نیروی تقوای را در وجودم بیشتر کن .
وصیتی به امت اسلام دارم و آن این است که امام عزیز را تنها نگذارید ، این پیر جماران این شیر خروشنده این اسطوره ی مقاومت و شهادت را تنها نگذارید و همیشه این شعار را بر لب داشته باشید و دلم می خواهد که در مراسم من این شعار از عمق دل بسر داده شود ( ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند ) آری ما مدیون این رهبر بزرگ اسلامی هستیم و باید از زیر این دین بزرگ دربیاییم . باید طوری این دین خود را به این رهبر ادا کنیم که راضی و خشنود باشد . ای محصلین و معلمین عزیز بیشتر صحبت من بر شما دور می خورد چون من خودم محصل بودم و به محصل بودن خودم هم افتخار می کنم و سنگر درس را دوست داشتم و شماها هم باید سنگر علم و دانش را دوست بدارید و وقتی دوست داشته باشید نخواهید گذاشت که دشمن جهل و نادانی در شما رخنه کند .
ای کاسبها و بازاریان و مغازه داران عزیز همیشه خدا را در نظر داشته باشید و مخصوصاً در کیل کردن و اجناس فروختن خدا را مد نظر داشته باشید که یک موقع شیطان و با نفس اماره بر شماها غلبه نکند و جنس را گران بفروشید و با اینکه خدای ناکرده احتکار کنید و جنس بدست مردم نرسانید . و همجنین وصیتی با برادران عضو سپاه پاسداران و جهاد سازندگی دارم ، زیرا از اول انقلاب در پیشبرد انقلاب سهم به سزایی داشتند و من خیلی درسها از شما ارگانهای انقلابی گرفتم پس ای جهادی ، سپاهی و دیگر ارگانهای انقلاب دستهایتان را در دست هم بگیرید و به این ملت ستمدیده و محروم خدمت کنید زیرا که جهاد و سپاه مانند دو بال انقلاب اسلامی بوده و به مردم کمک می کرده ، و خواهند کرد .
در درجه ی اول هدف پیروزی اسلام و خودسازی و به دنبال آن آرزوی شهادت می باشد ، چنین افتخاری نصیبم کن .
حیف که فقط یک جان دارم ، دلم می خواست که صدها و هزارها جان داشتم و این جان ناقابل خودم را در راه تو می دادم ، ای خدا این جان ناقابل را از من بپذیر . ای خدا دوست ندارم که به جبهه بیایم و به آرزویم نرسم و دوباره به وطن خودم برگردم و عمل خودسازی را انجام نداده باشم یا به آرزویم برسان و یا نیروی تقوای را در وجودم بیشتر کن .
وصیتی به امت اسلام دارم و آن این است که امام عزیز را تنها نگذارید ، این پیر جماران این شیر خروشنده این اسطوره ی مقاومت و شهادت را تنها نگذارید و همیشه این شعار را بر لب داشته باشید و دلم می خواهد که در مراسم من این شعار از عمق دل بسر داده شود ( ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند ) آری ما مدیون این رهبر بزرگ اسلامی هستیم و باید از زیر این دین بزرگ دربیاییم . باید طوری این دین خود را به این رهبر ادا کنیم که راضی و خشنود باشد . ای محصلین و معلمین عزیز بیشتر صحبت من بر شما دور می خورد چون من خودم محصل بودم و به محصل بودن خودم هم افتخار می کنم و سنگر درس را دوست داشتم و شماها هم باید سنگر علم و دانش را دوست بدارید و وقتی دوست داشته باشید نخواهید گذاشت که دشمن جهل و نادانی در شما رخنه کند .
ای کاسبها و بازاریان و مغازه داران عزیز همیشه خدا را در نظر داشته باشید و مخصوصاً در کیل کردن و اجناس فروختن خدا را مد نظر داشته باشید که یک موقع شیطان و با نفس اماره بر شماها غلبه نکند و جنس را گران بفروشید و با اینکه خدای ناکرده احتکار کنید و جنس بدست مردم نرسانید . و همجنین وصیتی با برادران عضو سپاه پاسداران و جهاد سازندگی دارم ، زیرا از اول انقلاب در پیشبرد انقلاب سهم به سزایی داشتند و من خیلی درسها از شما ارگانهای انقلابی گرفتم پس ای جهادی ، سپاهی و دیگر ارگانهای انقلاب دستهایتان را در دست هم بگیرید و به این ملت ستمدیده و محروم خدمت کنید زیرا که جهاد و سپاه مانند دو بال انقلاب اسلامی بوده و به مردم کمک می کرده ، و خواهند کرد .
