|
|
نام و نام خانوادگی شهید : قربانعلی معینی نام پدر : صادق تاریخ تولد : 1348/10/05 تاریخ شهادت : 1365/10/21 عملیات شهادت : کربلای 5 محل شهادت : شلمچه محل خاکسپاری : حاجی آباد |
کلام شهید : |
ای خدای بزرگ من از اینکه از خانه و زندگی خود دست شسته ام تا در جهاد تو سهمی داشته باشم در عوض این جهادی که در راه تو کردم، طول عمر برای حضرت مهدی (عج) و رهبر عزیزم که مرا از ظلمت و تاریکی نجاتم داد. عنایت فرما. از مادرم و برادان و خواهران می خواهم که این فرزند حقیر خود را حلال کنند و از آنان می خواهم که وقتی خبر شهادت مرا شنیدند ناراحت نشوند و چون کوه صبور و پا بر جا باشند و همیشه با دشمنان داخلی مبارزه کنند و جواب دندان شکن به کسانی بدهند که می گویند باید صلح کرد و باید جنگ را با صلح کردن تمام کرد و از قبیل این حرفها
شاید وقتی خبری به مردم برسد که فلانی شهید شده است پیش خودشان می گویند که این که پدرش شهید شده بود پس به جبهه رفت برای چه و او می باید می ایستاد در خانه و از خانه حفاظت می کرد ولی بعد از شهادت پدرم وظیفه خود دانستم که به جبهه بیایم و راه او را و راه تمامی شهداء را ادامه دهم. آری من آمدم تا اسلحه بر زمین افتاده پدرم را بردارم و به تمام دشمنان داخلی و خارجی بفهمانم که ما تا آخرین نفس دست از دین اسلام بر نخواهیم داشت
مادرم چه زحمتها که برای بزرگ کردن من کشید آری چه شبها که بی خوابی کشید تا من بخوابم و چه خون دلها که برای بزرگ کردم من خوردی. مادر تو به آرزوی خود رسیدی. و فشنگی که در من فرود می آید مثل همان نقلی است که شما می خواستی در شب عقد و یا ازدواج بر سر من بریزی آری مادر همچون تمامی مادران باش و اگر خدا خواست و سعادتی نصیبم شد که اکنون در راهش گام برداشته ام در راهش از جان ناقابل خویش که این نیز امانتی است از جانب او بگذرم از تو می خواهم که هیچ محزون و ناراحت نباشی که من امانتی بوده ام از جانب خدا و اکنون این امانت باید باز پس داده شود و باز پس داده شد پس خوشحال باش که امانتدار خوبی بوده ای
درود بر تو خواهرم که همچون زینب و ام کلثوم در پرده حجاب خویش در سنگر بزرگی همچون چادرت با یزیدیان زمان در ستیزی و درود بر شما که عزیزانتان را جهت به تحقق رسیدن اسلام فدا می نمائید و درود بر تو که برادرانت را همچون زینب به جنگ عمر بن سعد زمان می فرستی و از او می خواهی که در این راه استوار بایستند و محزون نباشید که نصرت خدایش نزدیک است درود بی پایان نثارتان ای سنگربانان و حافظان حجاب راه زهرا و زینب و درود بر تو ای برادرم که در سنگر جهاد اکبر تلاش می کنی و این در برگیرنده جهاد اصغر نیز هست زیرا بودن تو در جهاد خاری است در چشم دشمنان داخلی و خارجی
اما پیامی دارم به شما مردم که همیشه پشتیبان ولایت فقیه و پشتیبان روحانیت باشید و مسئله جنگ را همیشه در نظر داشته باشید و فرزندان خویش را زیر سایه قرآن بزرگ کنید و به جبهه بفرستید که لازم است احساساتی نباشید و دنیا را محل عبور بدانید و نگوئید که فرزندم آرزو دارد و بلکه او را تربیت کنید و به جبهه بفرستید و از جنگ فرار نکنید که خداوند فرموده است که هر کس از جنگ فرار کند گناهش بخشیده نخواهد شد و دعا به امام را یادتان نرود که این امام بود که ما را از منجلاب فساد و تباهی نجات داد.
شاید وقتی خبری به مردم برسد که فلانی شهید شده است پیش خودشان می گویند که این که پدرش شهید شده بود پس به جبهه رفت برای چه و او می باید می ایستاد در خانه و از خانه حفاظت می کرد ولی بعد از شهادت پدرم وظیفه خود دانستم که به جبهه بیایم و راه او را و راه تمامی شهداء را ادامه دهم. آری من آمدم تا اسلحه بر زمین افتاده پدرم را بردارم و به تمام دشمنان داخلی و خارجی بفهمانم که ما تا آخرین نفس دست از دین اسلام بر نخواهیم داشت
مادرم چه زحمتها که برای بزرگ کردن من کشید آری چه شبها که بی خوابی کشید تا من بخوابم و چه خون دلها که برای بزرگ کردم من خوردی. مادر تو به آرزوی خود رسیدی. و فشنگی که در من فرود می آید مثل همان نقلی است که شما می خواستی در شب عقد و یا ازدواج بر سر من بریزی آری مادر همچون تمامی مادران باش و اگر خدا خواست و سعادتی نصیبم شد که اکنون در راهش گام برداشته ام در راهش از جان ناقابل خویش که این نیز امانتی است از جانب او بگذرم از تو می خواهم که هیچ محزون و ناراحت نباشی که من امانتی بوده ام از جانب خدا و اکنون این امانت باید باز پس داده شود و باز پس داده شد پس خوشحال باش که امانتدار خوبی بوده ای
درود بر تو خواهرم که همچون زینب و ام کلثوم در پرده حجاب خویش در سنگر بزرگی همچون چادرت با یزیدیان زمان در ستیزی و درود بر شما که عزیزانتان را جهت به تحقق رسیدن اسلام فدا می نمائید و درود بر تو که برادرانت را همچون زینب به جنگ عمر بن سعد زمان می فرستی و از او می خواهی که در این راه استوار بایستند و محزون نباشید که نصرت خدایش نزدیک است درود بی پایان نثارتان ای سنگربانان و حافظان حجاب راه زهرا و زینب و درود بر تو ای برادرم که در سنگر جهاد اکبر تلاش می کنی و این در برگیرنده جهاد اصغر نیز هست زیرا بودن تو در جهاد خاری است در چشم دشمنان داخلی و خارجی
اما پیامی دارم به شما مردم که همیشه پشتیبان ولایت فقیه و پشتیبان روحانیت باشید و مسئله جنگ را همیشه در نظر داشته باشید و فرزندان خویش را زیر سایه قرآن بزرگ کنید و به جبهه بفرستید که لازم است احساساتی نباشید و دنیا را محل عبور بدانید و نگوئید که فرزندم آرزو دارد و بلکه او را تربیت کنید و به جبهه بفرستید و از جنگ فرار نکنید که خداوند فرموده است که هر کس از جنگ فرار کند گناهش بخشیده نخواهد شد و دعا به امام را یادتان نرود که این امام بود که ما را از منجلاب فساد و تباهی نجات داد.



