|
نام و نام خانوادگی شهید : بیژن معینیان نام پدر : رجبعلی تاریخ تولد : 1340/07/05 تاریخ شهادت : 1364/06/19 عملیات شهادت : قادر محل شهادت : اشنویه قطعه : 3 ردیف : 13 |
کلام شهید : |

چند کلمه ای از بابت رفع تکلیف می نویسم چرا که تمامی وصیت ها و سفارشها را شهدای قبل کرده اند و تنها چیزی که مهم است عمل کردن به آن است بعضی ها حتی زحمت گوش دادن به این وصیت های شهدا را نمی دهند چه برسد به آن عمل کنند و مسئولیت خویش را در برابر شهیدان انجام دهند.
از اعمال و کردارم آن قدر خجل هستم که گمان نمی کنم ما مرگمان در راه خدا باشدو جزء شهدا باشیم در حالی که اینان اند که درجه عظیم و بزرگی در نزد خدا دارند آنقدر در پیش گاه خدا خجل و شرمنده هستم که عمری از نعمت های الهی استفاده برده ایم و در مقابل اطاعت خداوند قادر و متعال عصیان او و اطاعت شیطان و نفس عماره کرده ایم که خداوند خودش را به ما ببخشاید
خدایا به مقربان درگاهت به شهیدان اسلام و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین سوگندت می دهیم که به اعمال و رفتار ما بندگان نگاه نکند به گناهان ما و به نافرمانی ها و عصیان ما نگاه نکند خدایا هر چه این نافرمانی ها و عصیان ها بزرگتر شود عفو و گذشت و رحمت تو بزرگتر از همه اینها است خدایا با ما با فضل و کرمت رفتار کن که اگر با عدالت رفتار کنی یقیناً ما از اصحاب نار خواهیم بود اگر تمامی ما هر لحظه یاد مرگ بودیم و به مرگ فکر می کردیم هیچ گاه اجتماع دچار دروغ کلک ریا و عیوب دیگر نمی گردید.
از اعمال و کردارم آن قدر خجل هستم که گمان نمی کنم ما مرگمان در راه خدا باشدو جزء شهدا باشیم در حالی که اینان اند که درجه عظیم و بزرگی در نزد خدا دارند آنقدر در پیش گاه خدا خجل و شرمنده هستم که عمری از نعمت های الهی استفاده برده ایم و در مقابل اطاعت خداوند قادر و متعال عصیان او و اطاعت شیطان و نفس عماره کرده ایم که خداوند خودش را به ما ببخشاید
خدایا به مقربان درگاهت به شهیدان اسلام و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین سوگندت می دهیم که به اعمال و رفتار ما بندگان نگاه نکند به گناهان ما و به نافرمانی ها و عصیان ما نگاه نکند خدایا هر چه این نافرمانی ها و عصیان ها بزرگتر شود عفو و گذشت و رحمت تو بزرگتر از همه اینها است خدایا با ما با فضل و کرمت رفتار کن که اگر با عدالت رفتار کنی یقیناً ما از اصحاب نار خواهیم بود اگر تمامی ما هر لحظه یاد مرگ بودیم و به مرگ فکر می کردیم هیچ گاه اجتماع دچار دروغ کلک ریا و عیوب دیگر نمی گردید.