|
نام و نام خانوادگی شهید : سیدرضا مویدی نام پدر : سیدمحمد تاریخ تولد : 1346/05/02 تاریخ شهادت : 1365/02/10 عملیات شهادت : خط پدافندی محل شهادت : شلمچه قطعه : 3 ردیف : 10 |
کلام شهید : |

پدر عزیز و مادر مهربانم شما خیلی زحمت برای من کشیدید و مرا بزرگ کردید من در دوران عمرم برای شما کاری نکردم به جز زحمت چیزی دیگر نبودم امیدوارم خداوند عوض این زحمتها به شما اجر عنایت کند اگر من شهید شدم خوشحال باشید و سجد شکر به جای آورید که خداوند به من منت گذاشت و شهادت را نصیبم کرد مادر عزیز گریه برایم نکن که دشمنان اسلام شاد می شوند. زندگی آخرش مرگ است، پس چه بهتر که این مرگ در راه خدا باشد. مادرو پدر مهربانم شما آرزو داشتید که فرزند شما عروسی کند در اصل من عروسی کردهام و به سوی خدا رفتم
مادرم امیدوارم وقتی که به یاد من میافتی به یاد آن مادری باش که 4 فرزند خود را در راه خدا هدیه کرد و از خدا بخواه که این هدیه ناقابل را از تو قبول بفرماید. مادر من از اول عشق به شهادت درسرم بود و چندین بار به جبهه آمدم تا شاید خداوند شهادت را نصیبم کند تا در این حمله به آرزوی خود که همان شهادت بود انشاالله خواهم رسید و امیدوارم که از آمدن برادرم به جبهه جلوگیری نکنی که فردا روز قیامت در محضر خدا نمیتوان جواب زینب را بدهی که تحمل 72 تن شهید را تقدیم نمود، و او را تشویق کن که به جبهه بیاید و راه من را ادامه بدهد.
برادران عزیزم اگر در این دوران عمرم شما را اذیت کردم مرا حلال کنید. خواهران اگر شما را نیز اذیت کردم مرا ببخشید و از شما میخواهم که حجاب خود راحفظ کنید که حجاب شما کوبندهتر از خون من و دیگر شهیدان است و شما باید الگوی دیگر خواهران امت شهید پرور ایران باشید. این وصیت نامه را در روزی نوشتم که مرحله اول عملیات شروع شده و به طور عجله نوشتهام پدر و مادر عزیز در مراسمی که برای من تشکیل میدهید اسراف نکنید و امام را تا میتوانید دعا کنید به امید پیروزی رزمندگان.
مادرم امیدوارم وقتی که به یاد من میافتی به یاد آن مادری باش که 4 فرزند خود را در راه خدا هدیه کرد و از خدا بخواه که این هدیه ناقابل را از تو قبول بفرماید. مادر من از اول عشق به شهادت درسرم بود و چندین بار به جبهه آمدم تا شاید خداوند شهادت را نصیبم کند تا در این حمله به آرزوی خود که همان شهادت بود انشاالله خواهم رسید و امیدوارم که از آمدن برادرم به جبهه جلوگیری نکنی که فردا روز قیامت در محضر خدا نمیتوان جواب زینب را بدهی که تحمل 72 تن شهید را تقدیم نمود، و او را تشویق کن که به جبهه بیاید و راه من را ادامه بدهد.
برادران عزیزم اگر در این دوران عمرم شما را اذیت کردم مرا حلال کنید. خواهران اگر شما را نیز اذیت کردم مرا ببخشید و از شما میخواهم که حجاب خود راحفظ کنید که حجاب شما کوبندهتر از خون من و دیگر شهیدان است و شما باید الگوی دیگر خواهران امت شهید پرور ایران باشید. این وصیت نامه را در روزی نوشتم که مرحله اول عملیات شروع شده و به طور عجله نوشتهام پدر و مادر عزیز در مراسمی که برای من تشکیل میدهید اسراف نکنید و امام را تا میتوانید دعا کنید به امید پیروزی رزمندگان.