|
|
نام و نام خانوادگی شهید : اسدالله نادری نژاد نام پدر : عباس تاریخ تولد : 1327/08/02 تاریخ شهادت : 1360/03/25 عملیات شهادت : فرماندهی کل قوا محل شهادت : دارخوین قطعه : 2 |
کلام شهید : |
باید مبارزه کرد و حق را دریافت و باطل را نابود ساخت و هم اکنون همه‌ی ملت شهیدپرور ایران شاهد بودید که آن فرشته نمای از خرس پلیدتر چگونه مانند زالو و به درندگی سگ هار، به وحشتناکی، مکید، درید و گزید و بُرد و کاری بدتر از یزید بر سر مردمان ضعیف ایران آورد. آری، مادرم، پدرم، همسرم، خواهران و برادرانم و همه و همه با درک و توانتان دریافتید که آمریکا را گفتم. از قلبم فریاد، زبانم و سینه‌ی سپرم و دستم شمشیرم و چشم وحشتناکم برای دشمن و چشم پر محبتم برای تو ای خانواده‌ام و مردم مستضعف دنیا، همه گویای آن جمله گوهر بار امام است، وحدت را از دست ندهید و بپرهیزید از چند دستگی.
زبان شما گویای حق باشد، عمل شما کارنامه‌ی قیامت شماست، بدان که در چه موضعی هستی و چه راهی را برگزیده‌ای و گویای چه مطلبی؟ واعمال تو بیانگر چه کارنامه‌ای می‌تواند باشد و نیز بدان که ایران در پناه اسلام و اسلام را باید با واقعیت مذهبی در ایران ساخت . خدایا ترا سپاس می‌گویم که مرا در آتش عشق خودت گداختی و همه‌ی موجودات و زرق و برق دنیا را در نظرم ناچیز و خوار جلوه دادی تا از هر حادثه هولناک به آرامی گذر کنم، دردها، تهمت‌ها، ظلم‌ها و فشارها را به آسانی متحمل شوم. خدایا مرا ببخش، گنهکارم، رو سیاهم، عفوم کن و در گذر از گناهانم. آرزو دارم اگر کسی می‌خواهد از من پیروی کند به خاطر من نباشد به خاطر حق و حقیقت باشد.
اگرحیاتی بود و خواست خداوند بود و برگشتم که هیچ، وظیفه‌ام را خودم بجا خواهم آورد. از بابت همسر و فرزندانم هیچ گونه ناراحتی ندارم و دوست دارم در مقدورات دولتی و ملتی همسرم کاری انتخاب کند و از دسترنج خودش زندگی خود و سه فرزندم را مهیا سازد.
پسر عزیزم باید راه نیکان را برگزیند و چنین تربیت شود که مردی رزمنده و سلحشور به بار آید و هیچ وقت زیر بار ظلم و زور نرود.
دختر عزیزم نیز مجاهده و پارسا، و همسرم گامی بردارد زینب‌گونه، امید است که خداوند همه را غریق رحمت خویش فرماید.
به جای گریه، مجاهدت و به جای اندوه، کار و راه پاکان را دوست دارم.
زبان شما گویای حق باشد، عمل شما کارنامه‌ی قیامت شماست، بدان که در چه موضعی هستی و چه راهی را برگزیده‌ای و گویای چه مطلبی؟ واعمال تو بیانگر چه کارنامه‌ای می‌تواند باشد و نیز بدان که ایران در پناه اسلام و اسلام را باید با واقعیت مذهبی در ایران ساخت . خدایا ترا سپاس می‌گویم که مرا در آتش عشق خودت گداختی و همه‌ی موجودات و زرق و برق دنیا را در نظرم ناچیز و خوار جلوه دادی تا از هر حادثه هولناک به آرامی گذر کنم، دردها، تهمت‌ها، ظلم‌ها و فشارها را به آسانی متحمل شوم. خدایا مرا ببخش، گنهکارم، رو سیاهم، عفوم کن و در گذر از گناهانم. آرزو دارم اگر کسی می‌خواهد از من پیروی کند به خاطر من نباشد به خاطر حق و حقیقت باشد.
اگرحیاتی بود و خواست خداوند بود و برگشتم که هیچ، وظیفه‌ام را خودم بجا خواهم آورد. از بابت همسر و فرزندانم هیچ گونه ناراحتی ندارم و دوست دارم در مقدورات دولتی و ملتی همسرم کاری انتخاب کند و از دسترنج خودش زندگی خود و سه فرزندم را مهیا سازد.
پسر عزیزم باید راه نیکان را برگزیند و چنین تربیت شود که مردی رزمنده و سلحشور به بار آید و هیچ وقت زیر بار ظلم و زور نرود.
دختر عزیزم نیز مجاهده و پارسا، و همسرم گامی بردارد زینب‌گونه، امید است که خداوند همه را غریق رحمت خویش فرماید.
به جای گریه، مجاهدت و به جای اندوه، کار و راه پاکان را دوست دارم.
