|
نام و نام خانوادگی شهید : قاسم قربانی نام پدر : عباس تاریخ تولد : 1346/01/01 تاریخ شهادت : 1365/12/02 عملیات شهادت : ماموریت و حوادث محل شهادت : جاده اهواز- آبادان محل خاکسپاری : کهریزسنگ |
کلام شهید : |

عقیده کامل و ایمان راسخ و عشق به خدا مرا از وطن و کاشانهام دور کرده و به اینجا کشانده و بر اساس احساس مسئولیت و انجام وظیفة الهی، از دنیا و از همه چیز دست کشیدم و به اینجا آمدهام تا اینکه پیش روی حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) خجل نباشم و بتوانم با زبان شیرین با او صحبت کنم و عرضه کنم ای مولای محبوب من، اگر نبودم در زمانی که دشمنان دورت را گرفته بودند و تو یار میطلبیدی و آن مسلمانان سست و بیایمان به ندای «هل من ناصر ینصرنی» تو لبیک نگفتند؛ این زمان نائب تو قیام کرده و میخواهد راه تو را ادامه دهد. آمدهام تا اگر قابل باشم جانم را نثار اسلام کنم و این را به خوبی فهمیدم و با شناخت کامل به جبهه آمدم و خدا را شکر میکنم که این نعمت بزرگ را نصیب من کرده تا بتوانم به این فیض کامل که ملاقات الله است نائل آیم چون خدا را حقیقتاً در جبهه و جهاد میشود پیدا کرد و معنای واقعی عرفان در اینجا معلوم میشود.
روز سختی را میبینم در پیش داریم که قرآن میفرماید: «یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیه وَ اُمِّهِ وَ اَبیه وَ صاحِبَته و بَنیه.» در آن روز قیامت (از وحشت و هولناکی آن) هر کسی از برادر، مادر، پدر و زن و فرزندش میگریزد.
در آن روز شهدا هستند که با دل امن و پر از صفا وارد محشر میشوند و پدر و مادر خود را میطلبند و با آنها سخن میگویند و ما در حقیقت باید توشهای برای سرای دیگر جمع کنیم که (در آنجا) دسترسی به جایی نداریم و این راهی است که پیغمبر خدا (ص) رفت، حضرت علی (ع) رفت و همة انبیا و اصفیا رفتند و با عشق از آن استقبال کردند و اما پدر و مادر عزیزم، من چند کلمة دیگر هم وصیت دارم که شما برایم زحمت بسیار زیادی کشیدید ولی باید از دین اسلام دفاع کنیم و شما برای من هیچ گریه نکنید و ناراحت نباشید و همچنین مادر عزیزم، امیدوارم شیرت را حلالم کنید و اما پدر شما هم مرا حلال کنید.
روز سختی را میبینم در پیش داریم که قرآن میفرماید: «یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیه وَ اُمِّهِ وَ اَبیه وَ صاحِبَته و بَنیه.» در آن روز قیامت (از وحشت و هولناکی آن) هر کسی از برادر، مادر، پدر و زن و فرزندش میگریزد.
در آن روز شهدا هستند که با دل امن و پر از صفا وارد محشر میشوند و پدر و مادر خود را میطلبند و با آنها سخن میگویند و ما در حقیقت باید توشهای برای سرای دیگر جمع کنیم که (در آنجا) دسترسی به جایی نداریم و این راهی است که پیغمبر خدا (ص) رفت، حضرت علی (ع) رفت و همة انبیا و اصفیا رفتند و با عشق از آن استقبال کردند و اما پدر و مادر عزیزم، من چند کلمة دیگر هم وصیت دارم که شما برایم زحمت بسیار زیادی کشیدید ولی باید از دین اسلام دفاع کنیم و شما برای من هیچ گریه نکنید و ناراحت نباشید و همچنین مادر عزیزم، امیدوارم شیرت را حلالم کنید و اما پدر شما هم مرا حلال کنید.