|
|
نام و نام خانوادگی شهید : عبدالصمد همتی ها نام پدر : عباس تاریخ تولد : 1344/04/02 تاریخ شهادت : 1362/12/05 عملیات شهادت : خیبر محل شهادت : جزایر مجنون قطعه : 3 ردیف : 10 |
کلام شهید : |
خانواده عزیزم بدانید که کلیه شهیدان، مجروحین و اسراء همه یک هدف را داشتند و آن هم بر پای شدن احکام اسلام و دین خداست. حال مبادا در بر پای شدن احکام خدا، سستی کنیم. در خواندن نماز، دادن خمس، رعایت کردن اخلاق اسلامی و کلیه واژه های اسلامی که هر کدامشان بر گردن یک فرد مسلمان واجب است، در انجامشان سستی کنیم که امکانات همه چیز برایمان فراهم است، حال اگر خودمان استفاده نکنیم، روز قیامت شهداء جلوی ما را می گیرند و می گویند چه کردید، بعد از ما چه قدم های جدیدی در راه خدا بر داشتید، کدامین ظلم را فنا کردید و کدامین حق را بر پای داشتید و آن موقع است که جزء شرمساری و شرمندگی چیزی دیگر دستاورد نداریم
بیایید واقعاً این چند روزی که زنده هستیم زندگی مان فقط برای خدا باشد، برای خدا کار کنیم، برای خدا بخوریم و برای رضای خدا آسایش داشته باشیم که اگر اینچنین شد آن موقع معنی لذت بردن از زندگی را درک می کنیم و تمامی سختی های زندگی همچون آب خوردن می شود برای ما و فقط در صدد این هستیم که رضایت خدای تبارک و تعالی را به دست آوریم.
شما را سفارش به اجرای احکام الهی می کنم بخصوص نماز که اگر مفهوم و معنی آن را درک کردید موقع نماز شیرین ترین لحظات زندگی می شود
خدایا همین مرا بس است که مرا بنده ی خود قرار دادی و لیک، افسوس و صد افسوس که نتوانستم آن بنده ای باشم که از یک فرد مسلمان انتظار داشته ای، زیرا آن قدر گنهکار و آنقدر بیچاره ام که در مقابلت و در مقابل پیامبرت و فاطمه سلام الله علیها و ائمه معصومین و در مقابل شهداء و خانواده هایشان و در مقابل مجروحین و معلولین و اسرای عزیزمان جز شرمساری و خجالت چیز دیگر ندارم.خدایا چه کنم و چه بگویم از بی وفایی دنیا، از کوتاهی دنیا و چه کار کنم از درازی و عذاب آخرت، از شب اول قبر آن موقعی که تنها شب ها مثل مرده و روزها هم مانند مرده ای متحرک بودم و بنده خوبی نبودم، معصیتم زیاد است. خدایا توشه ای بر نداشتم، آماده سفر نیستم، مسئولیت های شخصی و اجتماعیم را خوب انجام نداده ام. مرا در قبر می گذارند
پدر و مادرم، خویشاوندانم و دوستانم از من جدا می گردند، من تنها می مانم، تنها و بی کس، تنها و بی یار؛ از تاریکی قبر، از فشار قبر چه کنیم. آنسان که روز قیامت می شود خوف آن را دارم که مرا از شهیدان کنار بزنی، از خوبان و معصومین جدا سازی، دوستانم از من جدا باشد. اما خدا با این همه رو سیاهی امید عفو تو را دارم زیرا تو الرحمن الرحمینی، تو بهترین بخشایشگری. پس خدایا ز درگهت مرا محروم مساز و مرا از صف شهداء کنار مزن و حقِ حق داران به گردنم را حلال گردان و مرگم را شهادت در راه خودت قرار بده که تو قادر به هر کار و توانای به هر امری
ای برادران عزیزم و نور دیدگانم بسیار تلاش کنید که بتوانید در راه خدا جهاد کنید که از همه مهمتر آنان، همان تلاش و کوشش برای مهار کردن نفس شیطانی است. امیدوارم که خدا حق شما را بر من حلال کند، اگر نتوانستم نسبت به شما برادران عزیز و خواهران گرامی رسالت و پیامم را آن طور که باید برسانم و شما ای امت غیور و شهید پرور ایران انتظار ما این است که در راه خدا همچنان که بارها از امتحان موفق بیرون آمده اید هیچگاه احساس سردی نکنید و عزیزانتان را تشویق به جهاد بکنید و هیچگاه هدف اصلی انقلاب را که همان ساختن و آزاد سازی انسان ها از بند شیاطین درونی و بیرونی است فراموش نکنید
واقعاً وقتی در گوشه و کنار این جامعه می بینم که افرادی هستند که هنوز انقلاب پر بار اسلامی را با این همه عظمت و شکوه درک نکرده اند مثل این است که پُتک محکمی بر سرم وارد می شود. امیدوارم پیامم را آویزه گوشتان کنید و رابطه با خدا را بیشتر کنید. نماز یومیه را با دقت و حتی المقدور با معنی بخوانید و تا ممکن است نماز شب را به پای دارید و موقعی که خدای نخواسته نفس بخواهد بر شما غلبه پیدا کند سری به گلزار شهدا بخصوص در نیمه های شب بزنید و سعی کنید هدف از خلقت را بفهمید که اصلاً برای چه چیزی خلق شده ایم
بیایید واقعاً این چند روزی که زنده هستیم زندگی مان فقط برای خدا باشد، برای خدا کار کنیم، برای خدا بخوریم و برای رضای خدا آسایش داشته باشیم که اگر اینچنین شد آن موقع معنی لذت بردن از زندگی را درک می کنیم و تمامی سختی های زندگی همچون آب خوردن می شود برای ما و فقط در صدد این هستیم که رضایت خدای تبارک و تعالی را به دست آوریم.
شما را سفارش به اجرای احکام الهی می کنم بخصوص نماز که اگر مفهوم و معنی آن را درک کردید موقع نماز شیرین ترین لحظات زندگی می شود
خدایا همین مرا بس است که مرا بنده ی خود قرار دادی و لیک، افسوس و صد افسوس که نتوانستم آن بنده ای باشم که از یک فرد مسلمان انتظار داشته ای، زیرا آن قدر گنهکار و آنقدر بیچاره ام که در مقابلت و در مقابل پیامبرت و فاطمه سلام الله علیها و ائمه معصومین و در مقابل شهداء و خانواده هایشان و در مقابل مجروحین و معلولین و اسرای عزیزمان جز شرمساری و خجالت چیز دیگر ندارم.خدایا چه کنم و چه بگویم از بی وفایی دنیا، از کوتاهی دنیا و چه کار کنم از درازی و عذاب آخرت، از شب اول قبر آن موقعی که تنها شب ها مثل مرده و روزها هم مانند مرده ای متحرک بودم و بنده خوبی نبودم، معصیتم زیاد است. خدایا توشه ای بر نداشتم، آماده سفر نیستم، مسئولیت های شخصی و اجتماعیم را خوب انجام نداده ام. مرا در قبر می گذارند
پدر و مادرم، خویشاوندانم و دوستانم از من جدا می گردند، من تنها می مانم، تنها و بی کس، تنها و بی یار؛ از تاریکی قبر، از فشار قبر چه کنیم. آنسان که روز قیامت می شود خوف آن را دارم که مرا از شهیدان کنار بزنی، از خوبان و معصومین جدا سازی، دوستانم از من جدا باشد. اما خدا با این همه رو سیاهی امید عفو تو را دارم زیرا تو الرحمن الرحمینی، تو بهترین بخشایشگری. پس خدایا ز درگهت مرا محروم مساز و مرا از صف شهداء کنار مزن و حقِ حق داران به گردنم را حلال گردان و مرگم را شهادت در راه خودت قرار بده که تو قادر به هر کار و توانای به هر امری
ای برادران عزیزم و نور دیدگانم بسیار تلاش کنید که بتوانید در راه خدا جهاد کنید که از همه مهمتر آنان، همان تلاش و کوشش برای مهار کردن نفس شیطانی است. امیدوارم که خدا حق شما را بر من حلال کند، اگر نتوانستم نسبت به شما برادران عزیز و خواهران گرامی رسالت و پیامم را آن طور که باید برسانم و شما ای امت غیور و شهید پرور ایران انتظار ما این است که در راه خدا همچنان که بارها از امتحان موفق بیرون آمده اید هیچگاه احساس سردی نکنید و عزیزانتان را تشویق به جهاد بکنید و هیچگاه هدف اصلی انقلاب را که همان ساختن و آزاد سازی انسان ها از بند شیاطین درونی و بیرونی است فراموش نکنید
واقعاً وقتی در گوشه و کنار این جامعه می بینم که افرادی هستند که هنوز انقلاب پر بار اسلامی را با این همه عظمت و شکوه درک نکرده اند مثل این است که پُتک محکمی بر سرم وارد می شود. امیدوارم پیامم را آویزه گوشتان کنید و رابطه با خدا را بیشتر کنید. نماز یومیه را با دقت و حتی المقدور با معنی بخوانید و تا ممکن است نماز شب را به پای دارید و موقعی که خدای نخواسته نفس بخواهد بر شما غلبه پیدا کند سری به گلزار شهدا بخصوص در نیمه های شب بزنید و سعی کنید هدف از خلقت را بفهمید که اصلاً برای چه چیزی خلق شده ایم
