|
|
نام و نام خانوادگی شهید : محمدجواد صالحی نام پدر : بهمن تاریخ تولد : 1346/06/15 تاریخ شهادت : 1365/10/26 عملیات شهادت : کربلای 5 محل شهادت : شلمچه محل خاکسپاری : کهریزسنگ |
کلام شهید : |
مادرعزیزاگردرشهید شدن من گریه کردید آن کوردلان ضد انقلاب بسیار خوشحال می‌شوند و امیدوارم در شهادت من گریه نکنید و مادر نگو که فرزند من پدر نداشت بلکه مادرجان حسین (ع) به جای پدر من است و امیدوارم که برادرانم بتوانند سلاح از دست افتاده‌ی من را بردارند و به دوش گرفته و راه من و امثال من را ادامه دهند که این راه، راه حسین است و باید حسین‌گونه شویم و حسین‌وار بجنگیم و حسین‌گوه شهید شهید شویم مادر بدان که این راه را من از روی آگاهی انتخاب کردم و آگاهانه می‌روم، و آگاهانه می‌جنگم این راه کورکورانه بدست نیاوردم و این انقلاب است که ما را آگاه کرده است.
از خواهرم و برادرانم می‌خواهم که من را ببخشند اگر من به آنها بی‌احترامی کرده‌ام من را حلال کنند.
باید ببخشید که من نتوانستم بطوری که باید انجام وظیفه کنم چون که من به جای پدر آنها بودم و نتوانستم نه حق برادری خودم را ادا کنم و نه حق پدری خود را، ولی برادرانم و خواهر شما که می‌دانید زمان حسین است و باید در جنگ شرکت کنم ولی فقط شما بگویید (الهی و ربی من لی غیرک) یعنی خداوندا ما به جز تو کسی دیگر را نداریم
وصیت من به ملت شهید پرور ایران این است که ای مردم شهید داده و شهید پرور شما هستید که چشم و چراغ این ملت و انقلاب هستید و این انقلاب با شماست که باید از آن محافظت کنیدو نگذارید که متجاوزین به ما ضررهایی وارد کنند ما باید وظیفه‌ی خود را انجام دهیم یعنی از انقلاب و ناموس و قرآن دفاع کنیم مانند حسین و یاران باوفایش و الان زمان حسین است و مکان، مکان حسین، و اگر این موقع در جنگ شرکت کردید مانند زمان حسین است که در جنگ بوده‌اید و وصیت من به روحانیون عزیز و محترم این است که در این جلسات محترم و فیض‌بخش خود دعا به امام و به رزمندگان و دعای بر مجروحین و معلولین که در بیمارستانها خوابیده‌اند هم باشد.
از خواهرم و برادرانم می‌خواهم که من را ببخشند اگر من به آنها بی‌احترامی کرده‌ام من را حلال کنند.
باید ببخشید که من نتوانستم بطوری که باید انجام وظیفه کنم چون که من به جای پدر آنها بودم و نتوانستم نه حق برادری خودم را ادا کنم و نه حق پدری خود را، ولی برادرانم و خواهر شما که می‌دانید زمان حسین است و باید در جنگ شرکت کنم ولی فقط شما بگویید (الهی و ربی من لی غیرک) یعنی خداوندا ما به جز تو کسی دیگر را نداریم
وصیت من به ملت شهید پرور ایران این است که ای مردم شهید داده و شهید پرور شما هستید که چشم و چراغ این ملت و انقلاب هستید و این انقلاب با شماست که باید از آن محافظت کنیدو نگذارید که متجاوزین به ما ضررهایی وارد کنند ما باید وظیفه‌ی خود را انجام دهیم یعنی از انقلاب و ناموس و قرآن دفاع کنیم مانند حسین و یاران باوفایش و الان زمان حسین است و مکان، مکان حسین، و اگر این موقع در جنگ شرکت کردید مانند زمان حسین است که در جنگ بوده‌اید و وصیت من به روحانیون عزیز و محترم این است که در این جلسات محترم و فیض‌بخش خود دعا به امام و به رزمندگان و دعای بر مجروحین و معلولین که در بیمارستانها خوابیده‌اند هم باشد.
