|
|
نام و نام خانوادگی شهید : حسینعلی امینی نام پدر : تقی تاریخ تولد : 1341/06/01 تاریخ شهادت : 1362/04/13 عملیات شهادت : درگیری با ضد انقلاب محل شهادت : مهاباد قطعه : 2 ردیف : 9 |
کلام شهید : |
سلام بر رزمندگان جبهه حق که ایثار این مجاهدان به اندازهاى است که قابل توصیف نخواهد بود برادران که فقط به عشق معبود خود مردانه مى رزمند واز اسلام ودین ومملکت اسلامى تا سر حد جان دفاع مى کنند ولحظهاى از پا نمى نشیند ،تا کنون دنیا امتى به ماننداین امت به خود ندیده است که چگونه دنبال خط رهبروفرامین ایشان هستند وبا وحدت یکپارچه خود پشت شرق وغرب را بخاک مالیده اند ،حقا که چون یاوران رسول خدایند هر جمعه با انجام فرایض الهى نماز جمعه تیرى بر قلب استکبار جهانى مى زنند
سلام بر پدر ومادرم که واقعادین خود را نسبت به من ادا کردند ولى افسوس که من نتوانستم جبران زحمات شایان ایشان را وحقى را که به گردن من داشتند ادا کنم پدر عزیزم من که با شما جدایى نداشتم وواقعا غیر از پدرى ، دوستى صمیمى براى من بودید در مورد وسا ئل شخصى من هر اقدامى که خود صلاح مى دانید بعمل آورید چون شما همیشه براى رفاه من وخانواده سعى وتلاش فراوان کردید وچون شمع سوختید تا خانواده ما روشن بماند وچه زحماتى کشیدید تا فرزندانتان سر بار جامعه نباشند ودر عوض خادمى براى اسلام باشند
سخنى با خواهران ،خواهرم اجازه ندهید که عده ا ئى معدود با بى حرمتى به حجاب اسلامى لکه ننگ باشند براى شما که چون زینب بوده اید وداغ برادر وفرزند کشیده اید همواره پاسدار اسلام وحجاب اسلامى باشید که کوبنده تر از خون شهید است .
برادران وخواهران سعى کنید با پیشبرد فرهنگ اسلامى ومطالعات اسلامى ،مکتب اسلام را بهتر شناخته وبتوانید بهتر براى نقاط محروم فعالیت نما ئید.
امیدوارم که پدران ومادران جامعه اسلامى ما با تربیت صحیح فرزندان خود بتوانند خدمتى عظیم به جامعه اسلامى کنند وفرزندان خود را چون على اکبر حسین تا جا ئى که نیاز باشد روانه جبهه ها کنند تا مبادا سنگر خالى بماند واسلام ضربه ببیند که قابل جبران نیست وجوابگو خواهیم بود که همه مسئولیم چه در جبهه ها وچه در پشت جبهه. ودر پایان اگر ما سعادت شهادت را پیدا کردیم وبه خواست خدا شهید شدیم وخواستم هدفم مشخص شود که ضد انقلاب نگوید نشناخته در این راه قدم گذاشت وبه راهى که رفتم ایمان داشتم البته نه اینکه به خاطر شهادت رفته باشم هدف اصلى من الله مکتبم اسلاموآرزویم شهادت بود.
سلام بر پدر ومادرم که واقعادین خود را نسبت به من ادا کردند ولى افسوس که من نتوانستم جبران زحمات شایان ایشان را وحقى را که به گردن من داشتند ادا کنم پدر عزیزم من که با شما جدایى نداشتم وواقعا غیر از پدرى ، دوستى صمیمى براى من بودید در مورد وسا ئل شخصى من هر اقدامى که خود صلاح مى دانید بعمل آورید چون شما همیشه براى رفاه من وخانواده سعى وتلاش فراوان کردید وچون شمع سوختید تا خانواده ما روشن بماند وچه زحماتى کشیدید تا فرزندانتان سر بار جامعه نباشند ودر عوض خادمى براى اسلام باشند
سخنى با خواهران ،خواهرم اجازه ندهید که عده ا ئى معدود با بى حرمتى به حجاب اسلامى لکه ننگ باشند براى شما که چون زینب بوده اید وداغ برادر وفرزند کشیده اید همواره پاسدار اسلام وحجاب اسلامى باشید که کوبنده تر از خون شهید است .
برادران وخواهران سعى کنید با پیشبرد فرهنگ اسلامى ومطالعات اسلامى ،مکتب اسلام را بهتر شناخته وبتوانید بهتر براى نقاط محروم فعالیت نما ئید.
امیدوارم که پدران ومادران جامعه اسلامى ما با تربیت صحیح فرزندان خود بتوانند خدمتى عظیم به جامعه اسلامى کنند وفرزندان خود را چون على اکبر حسین تا جا ئى که نیاز باشد روانه جبهه ها کنند تا مبادا سنگر خالى بماند واسلام ضربه ببیند که قابل جبران نیست وجوابگو خواهیم بود که همه مسئولیم چه در جبهه ها وچه در پشت جبهه. ودر پایان اگر ما سعادت شهادت را پیدا کردیم وبه خواست خدا شهید شدیم وخواستم هدفم مشخص شود که ضد انقلاب نگوید نشناخته در این راه قدم گذاشت وبه راهى که رفتم ایمان داشتم البته نه اینکه به خاطر شهادت رفته باشم هدف اصلى من الله مکتبم اسلاموآرزویم شهادت بود.



