|
|
نام و نام خانوادگی شهید : احمد پور رحیم نام پدر : علی تاریخ تولد : 1347/02/01 تاریخ شهادت : 1365/12/04 عملیات شهادت : کربلای 5 محل شهادت : شلمچه قطعه : 1 ردیف : 7 |
کلام شهید : |
پدران و مادران شهداء عزیزانتان امانتی بودند دست شما و خداوند انها را نزدتان سپرده بود که هر وقت اراده کرد باز پس بگیرد.پس در تحویل دادن این امانت ناراحت نباشید که خداوند در اخرت مزد و پاداش آنرا خواهد داد کمی فکر کنیدو ببینید که آیایک انگشت آنرا می توانستید درست کنید آن قوه ای که داشتید و صرف بزرگ کردن این عزیزان نمودید آنهم از خدا بود پس مبادابی طاقتی کنید و به دنبال وسوسه های شیطانی روید
سخنی با محصلین عزیز:وظیفه شما سنگین است درستان را بخوانید و هدفتان از فراگیری علم یاری اسلام ، مسلمین، مستضعفین، محرومان و نابودی ابر قدرتها باشد.با عبادت کردن خدا و با وضو رفتن سر کلاس روحتان را تقویت،مغزتان را پَروار و کارهایتان را الهی کنید. سخنی با برادران روحانی : هر چند کوچکتر از آنم که پیامی به شما بدهم لیکن حرف من همان پیام امام بزرگوار است که سعی کنید زیست طلبگی خود را یعنی علی گونه زندگی کردن را از دست ندهید و غیر از خدا کسی را در کارهایتان در نظر نگیرید. سخنی با کسانی که وقت خود را بیهوده و بی ثمر می گذرانند:چرا فکر مردن و فکر اخرت را نمی کنید که شاید هر لحظه مرگ شما فرا برسد،آیا وقت بیدار شدن شما نرسیده،بیایید و توبه کنید و از این پس وظیفه خود را انجام دهید و به جای غیبت،تهمت و ناسزا گفتن از آیین حیات بخش اسلام صحبت کنید
پدر و مادر عزیزم از اینکه مرا در خط حسین قرار دادید تشکر می کنم امیدوارم همانطور که مرا حسین گونه بزرگ کردید زینب گونه استقامت کنید و زینب وار صبور باشید و همیشه بیاد خدا بوده و بی طاقتی نکرده و نماز جماعت را فراموش نکنید ومرا حلال و از تمام خویشان برایم حلالیت بطلبید.
خواهرم زینب گونه استقامت کن و غمی به دل راه نده چ.ن جایی که رفتم صد بار بهتر از این دنیای فانی است برادرانم راه مرا که همان راه حیسن است ادامه بدهید و از دستاورد های انقلاب حفاظت کرده و از اسلام حمایت و تا می توانید قرآن بخوانید و فقط و فقط پیرو خط امام و گوش بفرمان او باشیدو دعا به جانش را فراموش نکنید در زمانی که در خانه سر بسجده می گذاشتم از خدا می خواستم چگونه می توانم در راهت قدم بردارم و جبهه به نظرم می آمد چون جبهه قرارگاه هدایت و خود سازی است.
سخنی با محصلین عزیز:وظیفه شما سنگین است درستان را بخوانید و هدفتان از فراگیری علم یاری اسلام ، مسلمین، مستضعفین، محرومان و نابودی ابر قدرتها باشد.با عبادت کردن خدا و با وضو رفتن سر کلاس روحتان را تقویت،مغزتان را پَروار و کارهایتان را الهی کنید. سخنی با برادران روحانی : هر چند کوچکتر از آنم که پیامی به شما بدهم لیکن حرف من همان پیام امام بزرگوار است که سعی کنید زیست طلبگی خود را یعنی علی گونه زندگی کردن را از دست ندهید و غیر از خدا کسی را در کارهایتان در نظر نگیرید. سخنی با کسانی که وقت خود را بیهوده و بی ثمر می گذرانند:چرا فکر مردن و فکر اخرت را نمی کنید که شاید هر لحظه مرگ شما فرا برسد،آیا وقت بیدار شدن شما نرسیده،بیایید و توبه کنید و از این پس وظیفه خود را انجام دهید و به جای غیبت،تهمت و ناسزا گفتن از آیین حیات بخش اسلام صحبت کنید
پدر و مادر عزیزم از اینکه مرا در خط حسین قرار دادید تشکر می کنم امیدوارم همانطور که مرا حسین گونه بزرگ کردید زینب گونه استقامت کنید و زینب وار صبور باشید و همیشه بیاد خدا بوده و بی طاقتی نکرده و نماز جماعت را فراموش نکنید ومرا حلال و از تمام خویشان برایم حلالیت بطلبید.
خواهرم زینب گونه استقامت کن و غمی به دل راه نده چ.ن جایی که رفتم صد بار بهتر از این دنیای فانی است برادرانم راه مرا که همان راه حیسن است ادامه بدهید و از دستاورد های انقلاب حفاظت کرده و از اسلام حمایت و تا می توانید قرآن بخوانید و فقط و فقط پیرو خط امام و گوش بفرمان او باشیدو دعا به جانش را فراموش نکنید در زمانی که در خانه سر بسجده می گذاشتم از خدا می خواستم چگونه می توانم در راهت قدم بردارم و جبهه به نظرم می آمد چون جبهه قرارگاه هدایت و خود سازی است.
