|
|
نام و نام خانوادگی شهید : اسماعیل حاج امینی نام پدر : مصطفی تاریخ تولد : 1343/06/13 تاریخ شهادت : 1364/06/18 عملیات شهادت : قادر محل شهادت : اشنویه قطعه : 3 ردیف : 8 |
کلام شهید : |
سلام بر پدر و مادر مهربانم که سالیان دراز برای من زحمت کشیده اند و به من راه زندگی راه اسلام عزیز را آموختند من نمی دانم چگونه می شود از پدر و مادری چون شما تشکر کنم خداوند تبارک و تعالی به شما عوض خیلی بدهد و این را بدانید که هر انسانی باید روزی از این دنیا برود پس چه بهتر که راه خدا باشد. اکنون اسلام به ما نیاز دارد که به جبهه برویم تا بتوانیم تداوم بخش راه شهیدانمان باشیم و اگر خداوند شهادت را نصیب ما کرد شما نباید ناراحت باشید و گریه کنید که دشمنان اسلام بخندند
فکر کنید ببینید ما چه افرادی در کشورمان داشتیم که هرکدامشان به اندازه یک دنیا ارزش داشتند مثلاً بهشتی، مطهری، مفتح و شهدای محراب را ، رجایی و باهنر و خلاصه زیاد ازاین افراد بودند که من به اندازه انگشت کوچک آنها را نمی شناسم. پدرم اگر شهید شدم به جای اینکه در تشییع جنازه ام به زیر تابوت بروید نقل بدهید و تفنگ خونینم را در سنگر مانده به دوش بگیرید. برادرانم من که زنده بودم نتوانستم خدمتی به شما بکنم امید است که خونم بتواند حرکتی داشته باشد اگر من در میان شما نیستم و نتوانستم در مطابق میل شما رفتار کنم باید مرا بخشید و حلال کنید مسئله اسلام است
مادر عزیزم تو باید مرا حلال کنی و ازاین همه زحمتی که برای من کشیدی از کودکی تا کنون باید قدردانی کنم و حضرت زهرا به تو عوض بدهد. اگر من در پیش تو می ماندم در روز قیامت در پیش فاطمه زهرا چه جوابی داشتی بدهی و خجالت نمی کشیدی؟ وقتی که از تو سؤال می کرد که حسین من عزیزتر بود یا اسماعیل تو . مادرم مقاوم باش و مبادا گریه کنی اگر دیدی خواهرانم ناراحتی می کنند آنها را دلداری بده و به آنها بگو زینب گونه باشند و پیامم را به گوش جهانیان برسانند که این وظیفه آنهاست.
فکر کنید ببینید ما چه افرادی در کشورمان داشتیم که هرکدامشان به اندازه یک دنیا ارزش داشتند مثلاً بهشتی، مطهری، مفتح و شهدای محراب را ، رجایی و باهنر و خلاصه زیاد ازاین افراد بودند که من به اندازه انگشت کوچک آنها را نمی شناسم. پدرم اگر شهید شدم به جای اینکه در تشییع جنازه ام به زیر تابوت بروید نقل بدهید و تفنگ خونینم را در سنگر مانده به دوش بگیرید. برادرانم من که زنده بودم نتوانستم خدمتی به شما بکنم امید است که خونم بتواند حرکتی داشته باشد اگر من در میان شما نیستم و نتوانستم در مطابق میل شما رفتار کنم باید مرا بخشید و حلال کنید مسئله اسلام است
مادر عزیزم تو باید مرا حلال کنی و ازاین همه زحمتی که برای من کشیدی از کودکی تا کنون باید قدردانی کنم و حضرت زهرا به تو عوض بدهد. اگر من در پیش تو می ماندم در روز قیامت در پیش فاطمه زهرا چه جوابی داشتی بدهی و خجالت نمی کشیدی؟ وقتی که از تو سؤال می کرد که حسین من عزیزتر بود یا اسماعیل تو . مادرم مقاوم باش و مبادا گریه کنی اگر دیدی خواهرانم ناراحتی می کنند آنها را دلداری بده و به آنها بگو زینب گونه باشند و پیامم را به گوش جهانیان برسانند که این وظیفه آنهاست.
