|
نام و نام خانوادگی شهید : جواد رستمیان نام پدر : حسین تاریخ تولد : 1344/09/06 تاریخ شهادت : 1363/12/26 عملیات شهادت : بدر محل شهادت : جزایر مجنون قطعه : 3 ردیف : 9 |
کلام شهید : |

بارخدایا از تو کمک می خواهم که من جز برای تو و رضای تو و حقیقت چیزی دیگر ننویسم و نیتم خالص باشد که هر لحظه شیطان انسان ما وسوسه می کند بنده حقیر و ضعیف و رو سیاه که به درگاه خدا لیاقت این را ندارم که شهید شوم ولی خدا ارحم الراحمین است. اگر انشاءالله خدا مرگ مرا شهادت قرار داد که چقدر لطف و کرم به من عطا کرده و بنده حقیر شرم دارم از وصیت نامه هائی که آن شهیدان بزرگوار که تماماً پر از پند و معنویت و درس عبرت بوده و جای آن نیست که دیگر چیزی بنویسم ولی وظیفه اقتضاء می کند که بنویسم، از خدا می خواهم که شهادت مرا در مراتب اخلاق قرا دهد که فقط برای خودش و بس. سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد
خدایا می دانی که چه می کشیم پنداری که چون شمع ذوب می شویم اما می ترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند و اگر بسوزیم روشنائی می رود و جای خود را دوباره به شب می سپارد پس چه باید کرد از یک سو بمانیم تا شهید آینده شویم و از دیگر سو شهید شویم تا آینده بماند، هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود عجب دردی چه می شد که اگر امروز شهید می شدیم و فردا زنده می شدیم تا دوباره شهید شویم آری همه یاران سوی مرگ رفتند در حالی که نگران فردا بودند
ای جوانان عزیز آیا برخی از شما نمی بینید که با این ملت چه می کنند این خاندان شمر با موشک و راکت و بمباران بر سر ملت می ریزند آیا وقت آن نشده که بشتابید و ای کسانیکه خود را کنار کشیده اید بدانید که دنیا بی ثمر است وقتی ثمر دارد که برای خدا باشد جهاد کنید انفاق کنید و زکات و خمس مالتان را بدهید و نماز را سبک نشمارید . اگر راه این شهداء را ادامه ندهید پیش خدا مسئولید به چه روئی برخی افرادی که به ظاهر برای مردم و به نظر خودشان برای اسلام کار در ارگانها می کنند روز قیامت پیش این شهداءحاضر می شوید با جواب این پدر و مادران داغ دیده را می دهند
چرا نمی گذارید عده ای که برای مردم کار می کنند بخوبی کار کنند بدانید که سخت در اشتباهید و تا زود است از این کارها دست بردارید و گرنه رفته رفته به ذلت کشیده می شوید و به دست همین مردم گرفتار می شوید و کاری که با تمام منافقین و کسانیکه دشمنی با اسلام کردند با شما می کنند اگر مردم الان هیچ نگویند و شما را نشناسند بدانید که در گذشت زمان و وقت، شما چهره تان آشکارتر خواهد شد و بازیچه نگیرید خون این شهیدان را که سخت انتقام دارد.
خدایا می دانی که چه می کشیم پنداری که چون شمع ذوب می شویم اما می ترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند و اگر بسوزیم روشنائی می رود و جای خود را دوباره به شب می سپارد پس چه باید کرد از یک سو بمانیم تا شهید آینده شویم و از دیگر سو شهید شویم تا آینده بماند، هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود عجب دردی چه می شد که اگر امروز شهید می شدیم و فردا زنده می شدیم تا دوباره شهید شویم آری همه یاران سوی مرگ رفتند در حالی که نگران فردا بودند
ای جوانان عزیز آیا برخی از شما نمی بینید که با این ملت چه می کنند این خاندان شمر با موشک و راکت و بمباران بر سر ملت می ریزند آیا وقت آن نشده که بشتابید و ای کسانیکه خود را کنار کشیده اید بدانید که دنیا بی ثمر است وقتی ثمر دارد که برای خدا باشد جهاد کنید انفاق کنید و زکات و خمس مالتان را بدهید و نماز را سبک نشمارید . اگر راه این شهداء را ادامه ندهید پیش خدا مسئولید به چه روئی برخی افرادی که به ظاهر برای مردم و به نظر خودشان برای اسلام کار در ارگانها می کنند روز قیامت پیش این شهداءحاضر می شوید با جواب این پدر و مادران داغ دیده را می دهند
چرا نمی گذارید عده ای که برای مردم کار می کنند بخوبی کار کنند بدانید که سخت در اشتباهید و تا زود است از این کارها دست بردارید و گرنه رفته رفته به ذلت کشیده می شوید و به دست همین مردم گرفتار می شوید و کاری که با تمام منافقین و کسانیکه دشمنی با اسلام کردند با شما می کنند اگر مردم الان هیچ نگویند و شما را نشناسند بدانید که در گذشت زمان و وقت، شما چهره تان آشکارتر خواهد شد و بازیچه نگیرید خون این شهیدان را که سخت انتقام دارد.