|
|
نام و نام خانوادگی شهید : مصطفی رحیمی نام پدر : یدالله تاریخ تولد : 1347/11/04 تاریخ شهادت : 1365/10/29 عملیات شهادت : کربلای 5 محل شهادت : شلمچه محل خاکسپاری : حاجی آباد |
کلام شهید : |
نمی‌دانم با چه زبانی وصیتم را شروع کنم، با زبان و جوارحی که بارها به گناهان متعدد آلوده شده‌اند اما بالاخره برای آمرزش این گناهان راهی وجود دارد و من آن راه را در جبهه یافتم، 17 سال از عمر من می‌گذشت و جز گناه و خطا چیز دیگری در پرونده‌ام یافت نمی‌شد. اما می‌خواهم که گناهانم با ریخته شدن خونم، آمرزیده شود و خونم در راه اسلام ریخته شود.
شهدا همچون گرداب‌ها پستی و ناخالصی‌ها را با خون خود شسته و کنار می‌زنند و تحت زعامت رهبری، پیامبرگونه به جلو می‌روند و به جهانیان ثابت می‌کنند که بالاخره سرخی خون، سیاهی ذلت را خواهد شست و آنچنان با ظلم و استبداد مبارزه خواهند کرد که گویی همه در برابرشان پوچند و هیچ. به عالم آموختند که اگر تمام دنیاپرستان بی‌دین و حیوان صفت دست در دست یکدیگر بدهند نمی‌توانند این دژ مستحکم که خمیر مایه‌اش جان فشانی رزمندگان است به تسلیم وادارند، چرا که این خیل را خدا پشتیبان است.
مادر جان می‌دانم که زحمات زیادی برای من کشیدی تا اینکه مرا به حجله مانند برادرانم بفرستی، اما به نظر من قبر بهترین حجله‌گاه است از زحماتی که برایم کشیدید متشکرم، امید آن دارم که مرا حلال کنی.
برادرانم از اینکه به جای پدر برای من زحمت کشیدید و مرا به کلاس و درس فرستادید خیلی خیلی متشکرم، شماها جای پدر من هستید و مرا حلال کنید، اما خواهرانم از اینکه آخرین لحظه که به جبهه می‌رفتم شماها را ندیدم، حلالم کنید. می‌دانم که به شماها خیلی سخت می‌گذرد، اما صبور باشید.
مدرسه‌ام جبهه، کلاس درسم سنگر، قلمم اسلحه، معلمم حسین و کتابم قرآن و درسم شهادت است و حال در مدرسة جبهه قبول شدم و شماهائی که به تشییع جنازه‌ام آمده‌اید فرصت را از دست ندهید و درستان را بخوانید و مشت محکمی بر دهان ابر‌قدرت‌ها بزنید و راه شهیدان را با درس خواندن ادامه دهید.
ای برادر مسلمان بدان که پیروی تو از ولایت فقیه گرم نگه داشتن جبهه و پشت جبهه و تداوم بخش خون شهیدان است. خواهرم حجابت را رعایت کن که بی‌حجابی تو در جامعه فساد بوجود می‌آورد و پایمال شدن خون شهیدان دنبالۀ آن و نابودی انقلاب است.
شهدا همچون گرداب‌ها پستی و ناخالصی‌ها را با خون خود شسته و کنار می‌زنند و تحت زعامت رهبری، پیامبرگونه به جلو می‌روند و به جهانیان ثابت می‌کنند که بالاخره سرخی خون، سیاهی ذلت را خواهد شست و آنچنان با ظلم و استبداد مبارزه خواهند کرد که گویی همه در برابرشان پوچند و هیچ. به عالم آموختند که اگر تمام دنیاپرستان بی‌دین و حیوان صفت دست در دست یکدیگر بدهند نمی‌توانند این دژ مستحکم که خمیر مایه‌اش جان فشانی رزمندگان است به تسلیم وادارند، چرا که این خیل را خدا پشتیبان است.
مادر جان می‌دانم که زحمات زیادی برای من کشیدی تا اینکه مرا به حجله مانند برادرانم بفرستی، اما به نظر من قبر بهترین حجله‌گاه است از زحماتی که برایم کشیدید متشکرم، امید آن دارم که مرا حلال کنی.
برادرانم از اینکه به جای پدر برای من زحمت کشیدید و مرا به کلاس و درس فرستادید خیلی خیلی متشکرم، شماها جای پدر من هستید و مرا حلال کنید، اما خواهرانم از اینکه آخرین لحظه که به جبهه می‌رفتم شماها را ندیدم، حلالم کنید. می‌دانم که به شماها خیلی سخت می‌گذرد، اما صبور باشید.
مدرسه‌ام جبهه، کلاس درسم سنگر، قلمم اسلحه، معلمم حسین و کتابم قرآن و درسم شهادت است و حال در مدرسة جبهه قبول شدم و شماهائی که به تشییع جنازه‌ام آمده‌اید فرصت را از دست ندهید و درستان را بخوانید و مشت محکمی بر دهان ابر‌قدرت‌ها بزنید و راه شهیدان را با درس خواندن ادامه دهید.
ای برادر مسلمان بدان که پیروی تو از ولایت فقیه گرم نگه داشتن جبهه و پشت جبهه و تداوم بخش خون شهیدان است. خواهرم حجابت را رعایت کن که بی‌حجابی تو در جامعه فساد بوجود می‌آورد و پایمال شدن خون شهیدان دنبالۀ آن و نابودی انقلاب است.
