|
نام و نام خانوادگی شهید : مصطفی طاهری نام پدر : عباس تاریخ تولد : 1348/10/14 تاریخ شهادت : 1365/10/27 عملیات شهادت : کربلای 5 محل شهادت : شلمچه قطعه : 1 ردیف : 2 |
کلام شهید : |

خدایا به امام حسین بگو که شهدای کربلای ایران همچون توسر در بدن ندارند و با لب تشنه شهید می شوند خدایا به مهدیت بگو که لشکرعظیم اسلام برای یاریت در انتظار توست خدایا به علی اصغر کربلا بگو که قلبهای اطفال ما را با موشکهای 9 متری متلاشی می کنند. خدایا به بهشتیت بگو که همچنان راست قامتیم خدایا به رجایی بگو قرار دادِ صلح با کفار را امضاء نخواهیم کرد. خدایا به شهدای محراب بگو که بلندترین فریادمان نمازاست خدایا قدس عزیز و حرم خونین حسین (ع) را از ما گرفتند، ای امام ، ای خمینی ، ای کاش صدجان داشتم تا در راهت فدا کنم و همه رزمندگان هم آرزوشان چنین است و شعارشان این است. پس ای گلوله های توپ و تانک و خمپاره برای پایداری و استواری دین، مرا دربرگیرید
پدر و مادرم، شما فرزندتان را که هدیه ای از طرف خداوند به شما بود در راه او وبرای او به جبهه فرستادید و خداوند هر وقت که بخواهد نعمت خود را می گیرد و چه بهتر از اینکه انسان عزیز ترین خود را در راه خدا بدهد. من چطور در روز قیامت نظاره گر باشم که پیکر حسین (ع) و پیکر شهدای دیگر اسلام قطعه قطعه باشد و من سالم باشم و کربلای ایران علی اصغرها و علی اکبرها و قاسمها و حبیب بن مظاهرها دارد. من بنده ی حقیر و گنهکار خداوند که مقامم به هیچ وجه به مقام این رزمندگان اسلام نمی رسد به جبهه آمدم تا از آنها درس ایمان وایثار و شهادت بگیرم. همان درسی که آنها نیز از حسین (ع) آموختند
پدر و مادرعزیزم خواهشم از شما این است که سعی کنید در همه حال و همیشه مروّج و مبلّغ انقلاب باشید. شما را به خدا لحظه ای دست از امام بر ندارید خداوند در این دنیای دو روزه اینگونه ما را امتحان می کند مبادا از امتحان سر افکنده بیرون آییم. دردعاهای کمیل و توسل ودرنماز جمعه ها در تشعییع جنازه شهدا شرکت کنید و همواره در صحنه باشید این قافله سرخ حسینی که از هزار و چندین سال پیش به راه افتاده و به علمداری ابوالفضلها و سرداری حسینها قصد برافراشتن پرچم سرخ الله اکبر و لا اله الا الله را بر فراز کاخهای ظالمان و جهانی دارد. تا پیروزی نهایی اسلام بر کفر راه خود ادامه می دهد و روشنگراین راه خون سرخ شهید است.
پدر و مادرم، شما فرزندتان را که هدیه ای از طرف خداوند به شما بود در راه او وبرای او به جبهه فرستادید و خداوند هر وقت که بخواهد نعمت خود را می گیرد و چه بهتر از اینکه انسان عزیز ترین خود را در راه خدا بدهد. من چطور در روز قیامت نظاره گر باشم که پیکر حسین (ع) و پیکر شهدای دیگر اسلام قطعه قطعه باشد و من سالم باشم و کربلای ایران علی اصغرها و علی اکبرها و قاسمها و حبیب بن مظاهرها دارد. من بنده ی حقیر و گنهکار خداوند که مقامم به هیچ وجه به مقام این رزمندگان اسلام نمی رسد به جبهه آمدم تا از آنها درس ایمان وایثار و شهادت بگیرم. همان درسی که آنها نیز از حسین (ع) آموختند
پدر و مادرعزیزم خواهشم از شما این است که سعی کنید در همه حال و همیشه مروّج و مبلّغ انقلاب باشید. شما را به خدا لحظه ای دست از امام بر ندارید خداوند در این دنیای دو روزه اینگونه ما را امتحان می کند مبادا از امتحان سر افکنده بیرون آییم. دردعاهای کمیل و توسل ودرنماز جمعه ها در تشعییع جنازه شهدا شرکت کنید و همواره در صحنه باشید این قافله سرخ حسینی که از هزار و چندین سال پیش به راه افتاده و به علمداری ابوالفضلها و سرداری حسینها قصد برافراشتن پرچم سرخ الله اکبر و لا اله الا الله را بر فراز کاخهای ظالمان و جهانی دارد. تا پیروزی نهایی اسلام بر کفر راه خود ادامه می دهد و روشنگراین راه خون سرخ شهید است.