|
|
نام و نام خانوادگی شهید : سیدحسین پزشکی نام پدر : سید محمدصادق تاریخ تولد : 1336/03/10 تاریخ شهادت : 1367/01/29 عملیات شهادت : تک عراق محل شهادت : فاو قطعه : 1 ردیف : 6 |
کلام شهید : |
بار خدایا این وصیت را در حالی شروع می کنم که با کوله باری از گناه در مقابل تو نشسته ام شرمنده و درمانده ولی این را خوب می دانم که تو بخشنده و مهربان هستی که از سر بزرگترین گناه این بندگان می گذری چونکه خودت گفته ای بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.پس از تو می خواهم که من روسیاه را ببخشی و از گناهم چشم پوشی کنی و مردم عزیز و شهید پرور شما هایی که هر چند وقت یکبار گلهایی از گلهای خود را بر دوش حمل می کنید و به گلستان شهدا می برید، مبادا در کارهایتان سست شوید و از شماها می خواهم که گوش به فرمان امام عزیز و ولایت فقیه باشید که کشتی نجات شماست گوش به فرمان امام عزیزمان باشید که اوست که می تواند شما را رهبر باشد و مبادا با کارهایتان دل امام عزیز را به درد آورید.
مادر عزیز مبادا در فراغ من گریه کنی هر وقت که دلت شکست و اشکت جاری شد به یاد حسین و 72 تن در روز عاشورا باش و باز به یاد عصر عاشورا به یاد اسارت زینب و فرزندان خردسال باش که چه مصیبت بزرگی بود و چه زجر ها کشیدند.
برادران عزیزم مبادا سنگرهای خود (مساجد)و جبهه ها را خالی کنید که دشمن در کمین است شرکت فعال در نماز جمعه ها و راهپیمائی هاباعث می شود که روحیه دشمن خرد شود و روحیه برادران رزمنده قوی.
خواهران و برادران سخنی با شما داشتم و آن این است که من با چشمی باز و قدمی استوار این راه را انتخاب نموده ام و از خداوند متعال می خواهم که در این راه به شهادت برسم شاید که با زنده بودنم نتوانستم کاری برای اسلام بکنم با مردنم این کار را انجام داده باشم.
از شما می خواهم که مبادا به فکر این دنیا باشید که دنیا به فکر هیچکدام از شما نیست این دنیا نسبت به همه بی وفا بوده و هست و مبادا که پول- ماشین- خانه و یا زندگی پوچ این دنیا شما را فریب دهد و در هنگام راه رفتن در زمین با غرور و آن هم غرور کاذب راه بروید و به زیر دستان خود نگاه نکنید حتی به حدی برسید که جواب سلامی که خداوند آنرا واجب کرده نتوانید بدهید.
مادر عزیز مبادا در فراغ من گریه کنی هر وقت که دلت شکست و اشکت جاری شد به یاد حسین و 72 تن در روز عاشورا باش و باز به یاد عصر عاشورا به یاد اسارت زینب و فرزندان خردسال باش که چه مصیبت بزرگی بود و چه زجر ها کشیدند.
برادران عزیزم مبادا سنگرهای خود (مساجد)و جبهه ها را خالی کنید که دشمن در کمین است شرکت فعال در نماز جمعه ها و راهپیمائی هاباعث می شود که روحیه دشمن خرد شود و روحیه برادران رزمنده قوی.
خواهران و برادران سخنی با شما داشتم و آن این است که من با چشمی باز و قدمی استوار این راه را انتخاب نموده ام و از خداوند متعال می خواهم که در این راه به شهادت برسم شاید که با زنده بودنم نتوانستم کاری برای اسلام بکنم با مردنم این کار را انجام داده باشم.
از شما می خواهم که مبادا به فکر این دنیا باشید که دنیا به فکر هیچکدام از شما نیست این دنیا نسبت به همه بی وفا بوده و هست و مبادا که پول- ماشین- خانه و یا زندگی پوچ این دنیا شما را فریب دهد و در هنگام راه رفتن در زمین با غرور و آن هم غرور کاذب راه بروید و به زیر دستان خود نگاه نکنید حتی به حدی برسید که جواب سلامی که خداوند آنرا واجب کرده نتوانید بدهید.
