نام و نام خانوادگی شهید : اسدالله پورشبان نام پدر : حسنعلی تاریخ تولد : 1346/04/01 تاریخ شهادت : 1362/12/05 عملیات شهادت : خیبر محل شهادت : جزایر مجنون قطعه : 3 ردیف : 3 |
کلام شهید : |

این وصیتنامه را به خاطر این می نویسم که نسل آینده گمان نکنند به خاطر پست و مقام به جبهه آمدم. خدایا تو خودت شاهدی که من به خاطر چیز دیگری جز رضا تو به جبهه نیامده ام. خدایا قبلاً داستان هایی از ایثارگری حسین و یارانش در کربلا برای نصر اسلام شنیده ام، افسوس می خوردیم که ای کاش ما هم در آن صحنه بودیم و جان فانی می کردیم. اما خدا در زمان خودمان شاهد چنین صحنه هایی شدیم و تو لیاقت دادی که ما در این صحنه حضور داشته باشیم و عیناً ایثارگری و جانفشانی های رزمندگان را ببینیم آن هنگامی که جوانی پاک و مخلص دست از جان می شست و برای اینکه راه عبوری برای رزمندگان باز کند به روی مین ها می رفت و لحظاتی بعد صدای انفجار و قطعه قطعه شدن بدن او را شاهد بودیم
امیدوارم که با شهید شدن من تحولی در طائفه ی ما بوجود آید. ای پدر و مادرم مرا ببخشید که نتوانستم حق پدر و مادری که به گردنم بود ادا نمایم از خواهران و برادرم می خواهم که مرا حلال کنند چون در زندگی، شما را رنج و آزار دادم. شما را به بزرگی خودتان مرا ببخشید. از دوستان و آشنایان می خواهم که مرا حلال کنند. از برادر و خواهرانم می خواهم که به فرایض دینی اهمیت زیاد دهند، دعا به امام را فراموش نکنند، در شب های جمعه دعا کنید که راه کربلا باز شود و امام زمان ظهور کند. مادرم در شهادت من گریه مکن که شهید گریه ندارد مرا حلال کنید.
آمدم جبهه خود را بسازم و به اوج کمال رسم و انشاء ا.. به پیروزی رسم یا شاهد، فاتح. امیدوارم که بعد از شهادت من یک تغییری در مردم به وجود آید یک مقدار فکر کنید و بیندیشید درباره ی خودتان ببینید از کجا آمده اید و به کجا می روید. هدف خداوند از خلقت شما چه بوده است؟
شما هم در سنگر های مدارس درس خود را بخوانید. نماز های جماعت و جماعات مذهبی را گسترش دهید. از نفوذ افراد ضد انقلاب و ضد خدا در مجالس خود جلوگیری کنید.
پیامم به نوجوانان و جوانان عزیز این است که مبادا در رختخواب ذلت بمیرید که حسین در صحرای کربلا شهید شد من کوچکتر از آن هستنم که مردم عزیز و مسئولین کشور پیام دهم. ولی بعنوان تذکر از زبان ناقابل خود چند کلامی را بعنوان تذکر عرض می کنم.
پیامم به ملت عزیز این است که هوشیار باشید، صحنه را رها نکنید. امام را رها نکنید و مواضب انقلاب و پاسدار خون چند هزار شهید و معلول باشید.
همیشه خدا را در نظر داشته باشید و هر کاری که می کنید تنها رضای خدا را در نظر بگیرید. مبادا بر سر مسئله مقام ویک سری مسائل پوچ با هم نزاع داشته باشید و البته اینها در حکومت ما نیست ولی اگر احیاناً باشد مواظب باشید.
امیدوارم که با شهید شدن من تحولی در طائفه ی ما بوجود آید. ای پدر و مادرم مرا ببخشید که نتوانستم حق پدر و مادری که به گردنم بود ادا نمایم از خواهران و برادرم می خواهم که مرا حلال کنند چون در زندگی، شما را رنج و آزار دادم. شما را به بزرگی خودتان مرا ببخشید. از دوستان و آشنایان می خواهم که مرا حلال کنند. از برادر و خواهرانم می خواهم که به فرایض دینی اهمیت زیاد دهند، دعا به امام را فراموش نکنند، در شب های جمعه دعا کنید که راه کربلا باز شود و امام زمان ظهور کند. مادرم در شهادت من گریه مکن که شهید گریه ندارد مرا حلال کنید.
آمدم جبهه خود را بسازم و به اوج کمال رسم و انشاء ا.. به پیروزی رسم یا شاهد، فاتح. امیدوارم که بعد از شهادت من یک تغییری در مردم به وجود آید یک مقدار فکر کنید و بیندیشید درباره ی خودتان ببینید از کجا آمده اید و به کجا می روید. هدف خداوند از خلقت شما چه بوده است؟
شما هم در سنگر های مدارس درس خود را بخوانید. نماز های جماعت و جماعات مذهبی را گسترش دهید. از نفوذ افراد ضد انقلاب و ضد خدا در مجالس خود جلوگیری کنید.
پیامم به نوجوانان و جوانان عزیز این است که مبادا در رختخواب ذلت بمیرید که حسین در صحرای کربلا شهید شد من کوچکتر از آن هستنم که مردم عزیز و مسئولین کشور پیام دهم. ولی بعنوان تذکر از زبان ناقابل خود چند کلامی را بعنوان تذکر عرض می کنم.
پیامم به ملت عزیز این است که هوشیار باشید، صحنه را رها نکنید. امام را رها نکنید و مواضب انقلاب و پاسدار خون چند هزار شهید و معلول باشید.
همیشه خدا را در نظر داشته باشید و هر کاری که می کنید تنها رضای خدا را در نظر بگیرید. مبادا بر سر مسئله مقام ویک سری مسائل پوچ با هم نزاع داشته باشید و البته اینها در حکومت ما نیست ولی اگر احیاناً باشد مواظب باشید.