نام و نام خانوادگی شهید : غلامرضا تقی جراح نام پدر : رضا تاریخ تولد : 1347/06/10 تاریخ شهادت : 1365/10/20 عملیات شهادت : کربلای 5 محل شهادت : شلمچه قطعه : 3 ردیف : 13 |
کلام شهید : |

ای ملت شهیدپرور نگذارید مفسدین در جامعه قد علم کنند چونکه اگر به آنها فرصت داده شد مملکت را همچون هیزم خشکی در آتش فساد می سوزانند و شما هستید که مسئول این اتفاق می باشید و شما هستید که پاسدار خون شهیدانتان نبوده و شما هستید که به ندای امام لبیک نگفته اید و شما هستید که پیام شهیدانتان را که همان اصلاح جامعه و جلوگیری از فساد و فسادگر است گوش نداده اید پس در نتیجه شما هستید که در آخرت مورد خشم قرا می گیرید و در آتش دوزخ او می سوزید. وصیتی دیگر با ملت دارم که همراه و همگام با دولت باشند و او را در مصائب و سختیها باری کنند و خدای ناکرده اگر اشتباهی از دولت سر زد اشتباه را در بوق و کرنا نکنند چون موجب تضعیف دولت می شود تضعیف دولت هم یعنی تضعیف امام و اسلام و قرآن و احکام اسلام و هزاران هزار چیز دیگر بلکه وظیفه شما این است که اشتباه دولت را به نحوی که موجب تضعیف او نشود برطرف کنید. اما وصیتم به خود دولت و مسئولین این است که به درد مردم برسند این مردم بودند که آنها را به این مقامات رساندند خدا نکند که مقام، آنها را فریب دهد و مردم را فراموش کنند و در برطرف کردن مشکلات آنها کوتاهی کنند که این خود گناهی بزرگ است که خدا هم از آن نمی گذرد چون آنها در حق الناس کوتاهی کرده اند.
اما سخنم با امام عزیز و بزرگوار « ای منجی عالم بشریت اگر حسین(ع)برای نجات اسلام مردم را طلبید و جز اندکی به او لبیک نگفتند این را بدان که آن زمان دیگر بسر آمده و ملت ما همه لبیک گوی فرمان تو هستند و جان را همچون کالائی کم ارزش در راه تو می دهند که راه تو راه حسین (ع) و راه حسین (ع) همان راه خداست. پس لبیک ای پسر فاطمه
ای پدر و ای مادر اگر من در این دنیا نیستم خدا که خالق هستی است وجود دارد و شما باید امیدتان به او باشد و از او طلب کمک کنید و نکند که به درگاه خدا شکایت کنید و بگوئید که چرا جان فرزندم را گرفتی چون گرفتن جان حق خداست او همه چیز را خلق کرده اگر خواست او را نابود و اگر خواست او را بقاء می دهد. اما این را هم باید بدانیم که جان انسان روزی به سر می رسد پس چه بهتر که خود انسان به سوی مرگ رود تا اینکه مرگ او را دریابد و من هم چنین کردم، باشد که مرگم در راه حق و برقراری اسلام و قرآن باشد و آنگونه که رضای خدا در اوست جان داده باشم پس شما نباید در نبودن من ناراحت باشید.
اما سخنم با امام عزیز و بزرگوار « ای منجی عالم بشریت اگر حسین(ع)برای نجات اسلام مردم را طلبید و جز اندکی به او لبیک نگفتند این را بدان که آن زمان دیگر بسر آمده و ملت ما همه لبیک گوی فرمان تو هستند و جان را همچون کالائی کم ارزش در راه تو می دهند که راه تو راه حسین (ع) و راه حسین (ع) همان راه خداست. پس لبیک ای پسر فاطمه
ای پدر و ای مادر اگر من در این دنیا نیستم خدا که خالق هستی است وجود دارد و شما باید امیدتان به او باشد و از او طلب کمک کنید و نکند که به درگاه خدا شکایت کنید و بگوئید که چرا جان فرزندم را گرفتی چون گرفتن جان حق خداست او همه چیز را خلق کرده اگر خواست او را نابود و اگر خواست او را بقاء می دهد. اما این را هم باید بدانیم که جان انسان روزی به سر می رسد پس چه بهتر که خود انسان به سوی مرگ رود تا اینکه مرگ او را دریابد و من هم چنین کردم، باشد که مرگم در راه حق و برقراری اسلام و قرآن باشد و آنگونه که رضای خدا در اوست جان داده باشم پس شما نباید در نبودن من ناراحت باشید.