نام و نام خانوادگی شهید : محمدعلی جمشیدیان نام پدر : فرج الله تاریخ تولد : 1330/06/02 تاریخ شهادت : 1365/12/05 عملیات شهادت : کربلای 5 محل شهادت : شلمچه محل خاکسپاری : قلعه سفید |
کلام شهید : |

شکر خدای را که توفیق یافتم که هجرت کنم و در راه مبارزه حق علیه باطل شرکت کنم و آنچه را که دارم در طبق اخلاص نهاده تقدیم ایزد منان کنم و آنچه حسین و یارانش و تمام رزمندگان صدر اسلام پروانه وار دور آن می گشتند من هم آن را بازیابم، یعنی شهادت. آیا کسی به خود اجازه می دهد که با چشم خود ببیند که جنایتکاران و متجاوزان دست به سوی دین و شرف و میهنش دراز کرده و قصد نابودی آن را داشته باشند و سکوت اختیار کند. من اکنون می روم که با خدایم، معبودم، معشوقم ملاقات کنم چون همه چیزم از اوست، جانم در دست اوست. میروم تا آتشی را که در درونم مشتعل شده خاموش نمایم، من اکنون به سوی سنگر خالی همرزمم، به سوی لانه با صفای جبهه جنگ پرواز می کنم که دشمن بداند هیچ موقع سنگر خالی نمی ماند،
اما پدر و مادرم، نمیدانم چگونه از شما تشکر کنم چون زحمت کشیدید و مرا بزرگ کردید، مخصوصاً مادرم شرمم می آید قلم روی کاغذ بیاورم، فقط همین می دانم که باید مرا حلال کنید و گرنه دیگر خدا می داند که جواب شما را چگونه بدهم چون هیچگونه خدمتی برای شما نکردم، خداوند شما را عاقبت به خیر بگرداند و با شهداء همنشین کند
و تو ای برادرم، همرزمم و دوستم، خود بهتر میدانی که چه مسئولیت خطیری داری و می دانی که این انقلاب به چه نحوی به پیروزی رسید با کشته شدن علی ابن ابیطالب، با کشته شدن حسین (ع) سالار شهیدان، علی اکبر، علی اصغر، حبیب ابن مظاهرها، خدای ناکرده بی تفاوت ننشینی و دنیا را برآخرت ترجیح دهی و هیچ غم و اندوهی به خود راه ندهی.
تو ای همسرم خداوند تو را با زینب کبری همنشین کند که بار مسئولیت خانواده را بر دوش گرفته ای که من با دلی شاد به جبهه بیایم و بعد از شهادت من هم مسئولیت را به نحو احسن انجام داده و فرزندانم را چنان پرورش دهی که هر یک جان نثاری برای اسلام عزیز باشند و شما ای فرزندانم بدانید که مسئولیت خیلی سنگین است، خداوند سفارش می کند که در حق پدر و مادر نیکی کن خصوصاً مادر.
اما پدر و مادرم، نمیدانم چگونه از شما تشکر کنم چون زحمت کشیدید و مرا بزرگ کردید، مخصوصاً مادرم شرمم می آید قلم روی کاغذ بیاورم، فقط همین می دانم که باید مرا حلال کنید و گرنه دیگر خدا می داند که جواب شما را چگونه بدهم چون هیچگونه خدمتی برای شما نکردم، خداوند شما را عاقبت به خیر بگرداند و با شهداء همنشین کند
و تو ای برادرم، همرزمم و دوستم، خود بهتر میدانی که چه مسئولیت خطیری داری و می دانی که این انقلاب به چه نحوی به پیروزی رسید با کشته شدن علی ابن ابیطالب، با کشته شدن حسین (ع) سالار شهیدان، علی اکبر، علی اصغر، حبیب ابن مظاهرها، خدای ناکرده بی تفاوت ننشینی و دنیا را برآخرت ترجیح دهی و هیچ غم و اندوهی به خود راه ندهی.
تو ای همسرم خداوند تو را با زینب کبری همنشین کند که بار مسئولیت خانواده را بر دوش گرفته ای که من با دلی شاد به جبهه بیایم و بعد از شهادت من هم مسئولیت را به نحو احسن انجام داده و فرزندانم را چنان پرورش دهی که هر یک جان نثاری برای اسلام عزیز باشند و شما ای فرزندانم بدانید که مسئولیت خیلی سنگین است، خداوند سفارش می کند که در حق پدر و مادر نیکی کن خصوصاً مادر.