|
|
نام و نام خانوادگی شهید : محمود جمشیدیان نام پدر : عباسعلی تاریخ تولد : 1339/11/25 تاریخ شهادت : 1362/12/07 عملیات شهادت : خیبر محل شهادت : جزایرمجنون محل خاکسپاری : گلدشت |
کلام شهید : |
یکی از این مسئولیتها که بر گردن ما واجب است اطاعت از رهبر و ولایت فقیه است.آری حاکمیت رهبری و ولایت فقیه انسان را از ذلت و بدبختی نجات می دهد.ای برادران و خواهرانی که آینده ساز ایران هستید از خط رهبری و ولایت فقیه خارج نشوید که از خط الله خارج شده اید و خارج شدن شما از خط الله مساویست با نابودی ملت ایران و شکست اسلام و اطاعت از رهبر و ولایت راستین زندگی ما و تنها حامی راستین اسلام و خیر خواه شما این روحانیون مبارز هستند و مسیر الله باشد تا جهادتان ارزش پیدا کند.
خیرخواه شما این روحانیون مبارز هستند. و مسیرتان مسیر الله باشد تا جهادتان ارزش پیدا کند .آری امروز مستضعفین جهان چشم انتظار ما می کشند.امروز زندانیانی که بدست دولتهای استعمارگر بدست و پاهایتان زنجیر اسارت بسته اند از هر سوی چشم انتظار ما را می کشند تا شاید ما با نیروی الهی آزادی را به انها باز گردانیم و اما ای رزمندگان که امید امام و امت هستید روزها بکوشید و همچون شیر کار کنید تا استقلال اسلام محفوظ بماند و در دل سیاهیهای شب به عبادت بپردازید و رازو نیاز به درگاه خداوند متعال کنید و سلامتی و طول عمر امام عزیزمان را از خداوند بخواهید که دعای شما مستجاب می شود و خدا را فراموش نکنید و امام را دعا کنید و مبادا امام عزیزمان را تنها بگذارید که همچون مردم کوفه می شود.
وقتی که معلم بزرگ شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا فریاد می زند(هل من ناصر ینصرنی) آیا کسی هست که مرا یاری کند.که کسی از این قوم او را یاری نمی کند پس امام حسین این سخن را برای نسل آینده و حاضر گفته است و ما می رویم تا امام حسین(ع)و اسلام را یاری کنیم تا شاید خون ما مقدار آبی باشد بر نهال اسلام محمدی،اسلام دینی است که بوسیله ی صدامها و دیگر طاغوتیان از بین رفتنی نیست و ما می رویم تا آخرین قطره ی خون خود را در راه اسلام بریزیم و در برابر صدامها و تمام حامیان او خواهیم ایتاد و امام خمینی عزیزمان رهبر تمام مستضعفین جهان را بر روی زمین یاری خواهیم کرد و شما هم با کارهایتان و عملتان در خط مقدم جبهه باشید و جلو منافقین را بگیرید تا ستون پنجم دشمن نتواند شما را هدف بگیرد که این خودش جهاد اکبر است.
برادران و خواهران اکنون که این چند کلمه ی ناقابل را بعنوان وصیت نامه بدست شما رسیده است من در زیر توده های خاک قرار گرفتهام و دیگر اثری از من باقی نیست و به ارزوی قلبی خودم رسیده ام و خداوند را شاهد می گیرم که تا بحال هر کاری که انجام داده ام فی سبیل الله و فقط به خاطر رضای خدا بوده است و من لیاقت آن را نداشتم که کاری در راه اسلام انجام بدهم.ای کاش با ریختن خونم در راه اسلام باعث انجام کاری در راه خداوند شوم.
برادران و خواهران در جلسات قرآن و سخنرانی شرکت کنید و دعا را اهمیت دهید و بحال ما گریه و زاری نکنید.بلکه هر چه گریه و زاری دارید به حال امام حسین(ع) و یارانش کنید و بهتر است قبرهای ما را رها کنید و اسلام و قرآن را نگهدارید و ای برادر و خواهری که از مزار ما می گذرید.بحال ما تأسف و غصه نخورید .بیاد تعهد و مسئولیت سنگینت بیفتد که شهیدان بر دوش شما گذاشتند و رفتند.
خیرخواه شما این روحانیون مبارز هستند. و مسیرتان مسیر الله باشد تا جهادتان ارزش پیدا کند .آری امروز مستضعفین جهان چشم انتظار ما می کشند.امروز زندانیانی که بدست دولتهای استعمارگر بدست و پاهایتان زنجیر اسارت بسته اند از هر سوی چشم انتظار ما را می کشند تا شاید ما با نیروی الهی آزادی را به انها باز گردانیم و اما ای رزمندگان که امید امام و امت هستید روزها بکوشید و همچون شیر کار کنید تا استقلال اسلام محفوظ بماند و در دل سیاهیهای شب به عبادت بپردازید و رازو نیاز به درگاه خداوند متعال کنید و سلامتی و طول عمر امام عزیزمان را از خداوند بخواهید که دعای شما مستجاب می شود و خدا را فراموش نکنید و امام را دعا کنید و مبادا امام عزیزمان را تنها بگذارید که همچون مردم کوفه می شود.
وقتی که معلم بزرگ شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا فریاد می زند(هل من ناصر ینصرنی) آیا کسی هست که مرا یاری کند.که کسی از این قوم او را یاری نمی کند پس امام حسین این سخن را برای نسل آینده و حاضر گفته است و ما می رویم تا امام حسین(ع)و اسلام را یاری کنیم تا شاید خون ما مقدار آبی باشد بر نهال اسلام محمدی،اسلام دینی است که بوسیله ی صدامها و دیگر طاغوتیان از بین رفتنی نیست و ما می رویم تا آخرین قطره ی خون خود را در راه اسلام بریزیم و در برابر صدامها و تمام حامیان او خواهیم ایتاد و امام خمینی عزیزمان رهبر تمام مستضعفین جهان را بر روی زمین یاری خواهیم کرد و شما هم با کارهایتان و عملتان در خط مقدم جبهه باشید و جلو منافقین را بگیرید تا ستون پنجم دشمن نتواند شما را هدف بگیرد که این خودش جهاد اکبر است.
برادران و خواهران اکنون که این چند کلمه ی ناقابل را بعنوان وصیت نامه بدست شما رسیده است من در زیر توده های خاک قرار گرفتهام و دیگر اثری از من باقی نیست و به ارزوی قلبی خودم رسیده ام و خداوند را شاهد می گیرم که تا بحال هر کاری که انجام داده ام فی سبیل الله و فقط به خاطر رضای خدا بوده است و من لیاقت آن را نداشتم که کاری در راه اسلام انجام بدهم.ای کاش با ریختن خونم در راه اسلام باعث انجام کاری در راه خداوند شوم.
برادران و خواهران در جلسات قرآن و سخنرانی شرکت کنید و دعا را اهمیت دهید و بحال ما گریه و زاری نکنید.بلکه هر چه گریه و زاری دارید به حال امام حسین(ع) و یارانش کنید و بهتر است قبرهای ما را رها کنید و اسلام و قرآن را نگهدارید و ای برادر و خواهری که از مزار ما می گذرید.بحال ما تأسف و غصه نخورید .بیاد تعهد و مسئولیت سنگینت بیفتد که شهیدان بر دوش شما گذاشتند و رفتند.
