نام و نام خانوادگی شهید : سهراب درویشی نام پدر : عباسعلی تاریخ تولد : 1343/01/03 تاریخ شهادت : 1365/12/05 عملیات شهادت : کربلای 5 محل شهادت : شلمچه محل خاکسپاری : روستای اشن ( اصفهان ) |
کلام شهید : |

خدایا شاهد باش به نام و یاد حسین (ع) و برای رضای تو آمدم و برای تو همه خطرات را بر جان خریدم و به شهادت و اسارت و جراحت راضی شدم به امید اینکه تو از من راضی شوی، بار خدایا اگر این بار از من قبول نکنی و مرا از درگاهت برانی که خدایا این آخرین کالای من است جهت هدیه به تو اگر جه ناقابل است به کجا روی آورم و به چه کس دل بندم در حالی که می دانم همه چیز جز تو فناست و باقی فقط تویی ای معبود من، اگر چه می دانم گناه و خطایم از حد، فزون است مرا بپذیر و از گناهانم درگذر
خدایا بار دیگر تو را شاهد می گیرم که در مقابل خدماتی که پدر و مادرم در حق من انجام داده اند من هرگز نتوانسته ام ذره ای از آن خدمت را جبران کنم، خدایا از بیدارماندنهای مادرم در دوران کودکی ام و از زحمات پدرم این امانت داران تو شرمسارم که آنان پس از تو به من در زمان احتیاجشان امید بسته بودند و من چه زود از آنان جدا شدم و خرسندم که جدا شدنم در پی اجرای فرمان تو بود بارالها از تو می خواهم از فضل و کرمت حقی که آنها بر من دارند جبران کنی که من فردای قیامت از این قبیل اعمال ناقابل خود مدیون نباشم .بارخدایا این آخرین حرف من است که تو تنها امید من هستی در حیات و مماتم و اما پدر و مادرم با شما حرفی نمی زنم چون حرفی برای زدن ندارم که بسیار شرمنده ام و اجر شما را به خدای بزرگ که بهترین اجر دهندگان است واگذار می کنم
خوشا به حال آنانکه راه راست را انتخاب نمودند و جهت قرب به خدا کوشش و تلاش نمودند و جهت رسیدن به قرب الهی از هیچ کوششی دریغ نداشتند و سپاس خدایی را که با فرستادن رسولان به حق مرا راهنمایی کرد و مرا از راه ضلالت و گمراهی به صراط مستقیم هدایت نمود و با هدایت خود مرا سرور امتهای جهان نمود و کتابی را برای پیامبرش فرو فرستاد که تاثیر حکیمانه آن در هدایت بسی شگفت انگیز و خیره کننده است و خیر و صلاح و آنجه را که برای سعادت هر فرد لازم است همراه با اصلاح نفوس و به کار افتادن استعدادها خیرات طبیعت را جاری و در دسترس همه قرار داد و حفظ آن را خود به عهده گرفت و راه سعادت مرا پیش پایم نهاد
پروردگارا شاهد باش که من تو را شاهد می گیرم که فردای قیامت بهترین شاهدانی، گواه تو را می گیرم که بر روز و شب، نهان و آشکار من واقفی که فقط به قصد اجرای فرمان تو از خانه و کاشانه و شهرو دیار و مادرو پدر و دوست و آشنا، مخصوصاً پدر و مادرم که چند صباحی مرا به عنوان ودیعه نزد آنان سپرده بودی و چه خوب امانت دارانی برای تو و تربیت کنندگانی برای من بودند و به این بیایانها و صحرای خشک و سوزان که میعادگاه تو و عاشقان توست پای نهاده ام و این را از وصی پیامبر عظیم الشأنت مولای متقیان علی (ع) و فرزند بزرگوارش حسین(ع) این استاد مکتب شهادت و شجاعت آموخته ام، پروردگارا شفاعت حسین(ع) را در آن روز که بر تو وارد می شوم روزی ام فرما
خدایا بار دیگر تو را شاهد می گیرم که در مقابل خدماتی که پدر و مادرم در حق من انجام داده اند من هرگز نتوانسته ام ذره ای از آن خدمت را جبران کنم، خدایا از بیدارماندنهای مادرم در دوران کودکی ام و از زحمات پدرم این امانت داران تو شرمسارم که آنان پس از تو به من در زمان احتیاجشان امید بسته بودند و من چه زود از آنان جدا شدم و خرسندم که جدا شدنم در پی اجرای فرمان تو بود بارالها از تو می خواهم از فضل و کرمت حقی که آنها بر من دارند جبران کنی که من فردای قیامت از این قبیل اعمال ناقابل خود مدیون نباشم .بارخدایا این آخرین حرف من است که تو تنها امید من هستی در حیات و مماتم و اما پدر و مادرم با شما حرفی نمی زنم چون حرفی برای زدن ندارم که بسیار شرمنده ام و اجر شما را به خدای بزرگ که بهترین اجر دهندگان است واگذار می کنم
خوشا به حال آنانکه راه راست را انتخاب نمودند و جهت قرب به خدا کوشش و تلاش نمودند و جهت رسیدن به قرب الهی از هیچ کوششی دریغ نداشتند و سپاس خدایی را که با فرستادن رسولان به حق مرا راهنمایی کرد و مرا از راه ضلالت و گمراهی به صراط مستقیم هدایت نمود و با هدایت خود مرا سرور امتهای جهان نمود و کتابی را برای پیامبرش فرو فرستاد که تاثیر حکیمانه آن در هدایت بسی شگفت انگیز و خیره کننده است و خیر و صلاح و آنجه را که برای سعادت هر فرد لازم است همراه با اصلاح نفوس و به کار افتادن استعدادها خیرات طبیعت را جاری و در دسترس همه قرار داد و حفظ آن را خود به عهده گرفت و راه سعادت مرا پیش پایم نهاد
پروردگارا شاهد باش که من تو را شاهد می گیرم که فردای قیامت بهترین شاهدانی، گواه تو را می گیرم که بر روز و شب، نهان و آشکار من واقفی که فقط به قصد اجرای فرمان تو از خانه و کاشانه و شهرو دیار و مادرو پدر و دوست و آشنا، مخصوصاً پدر و مادرم که چند صباحی مرا به عنوان ودیعه نزد آنان سپرده بودی و چه خوب امانت دارانی برای تو و تربیت کنندگانی برای من بودند و به این بیایانها و صحرای خشک و سوزان که میعادگاه تو و عاشقان توست پای نهاده ام و این را از وصی پیامبر عظیم الشأنت مولای متقیان علی (ع) و فرزند بزرگوارش حسین(ع) این استاد مکتب شهادت و شجاعت آموخته ام، پروردگارا شفاعت حسین(ع) را در آن روز که بر تو وارد می شوم روزی ام فرما