|
|
نام و نام خانوادگی شهید : حسن صابریان نام پدر : عبدالله تاریخ تولد : 1347/10/18 تاریخ شهادت : 1365/12/05 عملیات شهادت : کربلای 5 محل شهادت : شلمچه قطعه : 3 ردیف : 20 |
کلام شهید : |
خداوندا ما را در روز قیامت پیش اولیای الهیت روسفید و شادبگردان، خداوندا با قلبی سیاه و پر از گناه به سوی تو آمدیم و به درگاه تو رجوع کردیم و امید ما این است که ما را ببخشی و بخشش فقط از آن توست پس تو ما را ببخش و بیامرز که طلب مغفرت می‌کنیم. خداوندا این همه قدرت و عظمت و نعمت به ما دادی که اطاعت ترا بکنیم و ما هم از امر تو سرپیچی نکریدم و پایمان را در راه تو قرار دادیم.همچنین از تو می‌خواهم به خانواده شهدا صبر عنایت فرمائی که از راه تو منحرف نشوند.
اکنون که آماده برای عملیات می‌شویم دلم نمی‌آید وداع آخر را با پدر و مادر و برادران و خواهران و دیگر دوستان و آشنایانم نکنم، در راهی که من وامثال من قدم نهاده‌ایم برگشتنی نیست به جز جهان آخرت که انشاءالله خداوند تبارک و تعالی ما را از فیض بی‌بهره نمی‌کند و ما را به آرزوی حقیقی که همان بهشت است می‌رساند.
ای پدر و مادر از شما می‌خواهم که راه مرا ادامه دهید و ای برادر از تو می‌خواهم که اسلحه‌ی خونین مرا از زمین بردارید و هدف مرا به اتمام برسانی و نکند خدای ناکرده از این مسائل بگذرید و این را بدانید که اگر راه شهیدان را ادامه ندهید راه امام حسین و ائمه اطهار را ادامه نداده‌اید و برای خود ننشینید و بگوئید جواب این خونها را چه کسی می‌دهد بدانید آنکه جواب خونهای کربلا را می‌دهد جواب این خونها را هم خواهد داد
من به جبهه آمدم تا اسلحه خونین برادران، همسنگران و دوستانم را برگیرم و نگذارم که خون برادرانم پایمال شود من به جبهه آمدم که پرچم حونین اسلام را در تمامی جهان به اهتزاز درآورم و نگذارم که خون دیگر برادرانم پایمال شود. من به جبهه آمدم که پرچم خونین اسلام را در تمامی جهان به اهتزاز درآورم و نگذارم که پرچم مارکسیستها و کمونیستها و دیگران برپا شود.
اکنون که آماده برای عملیات می‌شویم دلم نمی‌آید وداع آخر را با پدر و مادر و برادران و خواهران و دیگر دوستان و آشنایانم نکنم، در راهی که من وامثال من قدم نهاده‌ایم برگشتنی نیست به جز جهان آخرت که انشاءالله خداوند تبارک و تعالی ما را از فیض بی‌بهره نمی‌کند و ما را به آرزوی حقیقی که همان بهشت است می‌رساند.
ای پدر و مادر از شما می‌خواهم که راه مرا ادامه دهید و ای برادر از تو می‌خواهم که اسلحه‌ی خونین مرا از زمین بردارید و هدف مرا به اتمام برسانی و نکند خدای ناکرده از این مسائل بگذرید و این را بدانید که اگر راه شهیدان را ادامه ندهید راه امام حسین و ائمه اطهار را ادامه نداده‌اید و برای خود ننشینید و بگوئید جواب این خونها را چه کسی می‌دهد بدانید آنکه جواب خونهای کربلا را می‌دهد جواب این خونها را هم خواهد داد
من به جبهه آمدم تا اسلحه خونین برادران، همسنگران و دوستانم را برگیرم و نگذارم که خون برادرانم پایمال شود من به جبهه آمدم که پرچم حونین اسلام را در تمامی جهان به اهتزاز درآورم و نگذارم که خون دیگر برادرانم پایمال شود. من به جبهه آمدم که پرچم خونین اسلام را در تمامی جهان به اهتزاز درآورم و نگذارم که پرچم مارکسیستها و کمونیستها و دیگران برپا شود.
