|
نام و نام خانوادگی شهید : علیرضا صالحی نام پدر : نصرالله تاریخ تولد : 1341/06/17 تاریخ شهادت : 1362/026/25 عملیات شهادت : قبل از عملیات والفجر 4 محل شهادت : بانه قطعه : 2 ردیف : 10 |
کلام شهید : |

ای ملت شهید پرور تجربه ثابت نموده که انحرف از خط رهبری انقلاب را به تباهی و فساد می کشاند و همین است که ضد انقلاب داخلی و خارجی سعی می کنند قداست رهبری را از جامعه بربایند و نگذارند که رهبری در جامعه پیشرفت کند پس بر شما و ملت است که از رهبری پیروی کنیم و نگذاریم که رهبری تضعیف شود و بدانیم که تضعیف رهبری ضربه به خون صدها هزار شهید و معلول است و دومین مسئله به همرزمان همسنگرم توصیه می کنم که اسلحه گرمم را بر زمین نگذارند تا آخرین قطره خون راهم را که همان راه انبیاء است ادامه دهند و نگذارند که خون شهیدان پایمال شوند
اگر به جبهه آمدم نه به دلیل نیاز اسلام به من بود نه به دلیل نیاز جبهه به من بود بلکه نیاز من و تمام مخلوقات به خداوند اسلام است حالا که من نیستم جایگزین نیاز دارم بدان که جبهه نیاز به تو ندارد تو نیاز به جبهه داری پس از کسانیکه می توانند به جبهه بیایند تقاضا دارم که به جبهه بیایند و به دعوت امام لبیک گویند که امروز روز جواب دادن به لبیک امام است ،روز پاسداری از اسلام است روز مقابله با کفر است موقعیت این زمان هر زمان دیگر حساس تر و سرنوشت ساز تر است چرا؟ چون اگر خدای ناکرده آن اسلام اصیل که رسول خدا به عنوان راهی روشنگر و نجات بخش تمام انسانها جلوی پای ما گذاشته از بین برود یا ضربه ببیند، به گفته امام آن چنان منزوی خواهد شد که دیگر مظلوم نخواهد توانست حق خودرا از ظالم و ستمگر بگیرد تا اینکه آن حضرت امام زمان ظهور نماید
پدران و مادران فرزنادن شما امانتهای هستند از طرف خداوند بر شما پس هرگاه دین خدا احتیاج به نصرت و یاری داشت باید ابراهیم وار آنان را در راه خدا بدهید و اگر این کار را کردید بدانید که از امتحان پیروز و موفق بیرون آمده اید و در سرای دیگر در پیش خدا و معصومین او سرفراز و روسپید هستید. سخنی دارم با مادر رنجدیده ام نمی دانم با چه رویی با شما سخن بگویم چون نتوانستم دین خود را نسبت به شما ادا کنم اما این را بدان که در راه خدا می روم و انشاء الله ذخیره شما هستم شما خوشبختی مرا می خواستید و من اکنون خوشبخت و رستگار شدم همه انسانها می میرند اما چقدر زیباست که انسان در راه هدفی مقدس جان خویش را فدا کند هر وقت دلتان گرفت به یاد خانوداه هایی بیافتید که چندین شهید دادند و روح خود را با یاد خدا و توکل بر خدا تسکین دهید مادرم خوشحال باش که در پیش حضرت زهرا روسپید هستی.
خواهرانی که رسالت زینب بر دوش دارید ای خواهرانی که با تربیت فرزندانتان و فرستادن آنها به جبهه دین خویش را ادا می کنید بدانید که حجاب شما کوبنده تر از خون ماهاست پس با رعایت حجاب خود مشتی محکمتر به دهان غریبان و فرنگیان بزنید که زینت زنان ایران حفظ حجابشان است.
ای عزیزان در تشییع جنازه ام گریه نکنید زیرا در راه هدفی مقدس گام بر داشتم و جان را نثار کردم که سرانجامش به پیروزی اسلام و کلیه مستضعفان معتقد بودم و می دانستم که با ریخته شدن خونم مستضعفان جهان را به تصرف در آورد. و مستکبران نابود خواهد شد پس با شهید شدنم هرگز ناراحت نباشید و خوشحال باشید و نقل بدهید زیرا اولین روز شهادتم روز دامادیم است و اسلحه گرم و پرخروشم همسرم و لباسهای رزمم حجله عروسی من است پس مرا کفن نکنید و با لباس خون آلود به خاک سپارید که با لباسی که در میدان نبرد بوده ام پیش معبود خویش که همان الله است بروم . و با همان لباس به زیارت امام حسین (ع) که سالها آرزویش را می کشیدم بروم البته که لیاقت در دنیا که نداشتم ولی امیدوارم با ریخته شدن خونم هزاران منتظر که سالها انتظار قبر شش گوشه امام حسین(ع) را می کشیدند باز شود و با پیروزی مسلمین ملت بتوانند آزادانه به زیارت مولایشان شرف یاب شوند.
دوست دارم سنگر باشم تا قلب یک فداکار وطن در کالبد سخنم بتپد و در بابی از آتش سوز و التهاب استخوانهایم را ملتهب سازد. دوست دارم گلوله باشم تا بااشاره انگشت رزمنده ای به سینه دژخیمی فرو نشینم و به زندگی ننگینش خاتمه دهم ولی چون این آرزوهایم عملی نیست دوست دارم رزمنده ای باشم تا با فشارهای متعدد انگشتانم گلوله های فراوانی بر سینه دژخیمان فرونشانم و زمین را از لوس وجودشان مطهر سازم.
اگر به جبهه آمدم نه به دلیل نیاز اسلام به من بود نه به دلیل نیاز جبهه به من بود بلکه نیاز من و تمام مخلوقات به خداوند اسلام است حالا که من نیستم جایگزین نیاز دارم بدان که جبهه نیاز به تو ندارد تو نیاز به جبهه داری پس از کسانیکه می توانند به جبهه بیایند تقاضا دارم که به جبهه بیایند و به دعوت امام لبیک گویند که امروز روز جواب دادن به لبیک امام است ،روز پاسداری از اسلام است روز مقابله با کفر است موقعیت این زمان هر زمان دیگر حساس تر و سرنوشت ساز تر است چرا؟ چون اگر خدای ناکرده آن اسلام اصیل که رسول خدا به عنوان راهی روشنگر و نجات بخش تمام انسانها جلوی پای ما گذاشته از بین برود یا ضربه ببیند، به گفته امام آن چنان منزوی خواهد شد که دیگر مظلوم نخواهد توانست حق خودرا از ظالم و ستمگر بگیرد تا اینکه آن حضرت امام زمان ظهور نماید
پدران و مادران فرزنادن شما امانتهای هستند از طرف خداوند بر شما پس هرگاه دین خدا احتیاج به نصرت و یاری داشت باید ابراهیم وار آنان را در راه خدا بدهید و اگر این کار را کردید بدانید که از امتحان پیروز و موفق بیرون آمده اید و در سرای دیگر در پیش خدا و معصومین او سرفراز و روسپید هستید. سخنی دارم با مادر رنجدیده ام نمی دانم با چه رویی با شما سخن بگویم چون نتوانستم دین خود را نسبت به شما ادا کنم اما این را بدان که در راه خدا می روم و انشاء الله ذخیره شما هستم شما خوشبختی مرا می خواستید و من اکنون خوشبخت و رستگار شدم همه انسانها می میرند اما چقدر زیباست که انسان در راه هدفی مقدس جان خویش را فدا کند هر وقت دلتان گرفت به یاد خانوداه هایی بیافتید که چندین شهید دادند و روح خود را با یاد خدا و توکل بر خدا تسکین دهید مادرم خوشحال باش که در پیش حضرت زهرا روسپید هستی.
خواهرانی که رسالت زینب بر دوش دارید ای خواهرانی که با تربیت فرزندانتان و فرستادن آنها به جبهه دین خویش را ادا می کنید بدانید که حجاب شما کوبنده تر از خون ماهاست پس با رعایت حجاب خود مشتی محکمتر به دهان غریبان و فرنگیان بزنید که زینت زنان ایران حفظ حجابشان است.
ای عزیزان در تشییع جنازه ام گریه نکنید زیرا در راه هدفی مقدس گام بر داشتم و جان را نثار کردم که سرانجامش به پیروزی اسلام و کلیه مستضعفان معتقد بودم و می دانستم که با ریخته شدن خونم مستضعفان جهان را به تصرف در آورد. و مستکبران نابود خواهد شد پس با شهید شدنم هرگز ناراحت نباشید و خوشحال باشید و نقل بدهید زیرا اولین روز شهادتم روز دامادیم است و اسلحه گرم و پرخروشم همسرم و لباسهای رزمم حجله عروسی من است پس مرا کفن نکنید و با لباس خون آلود به خاک سپارید که با لباسی که در میدان نبرد بوده ام پیش معبود خویش که همان الله است بروم . و با همان لباس به زیارت امام حسین (ع) که سالها آرزویش را می کشیدم بروم البته که لیاقت در دنیا که نداشتم ولی امیدوارم با ریخته شدن خونم هزاران منتظر که سالها انتظار قبر شش گوشه امام حسین(ع) را می کشیدند باز شود و با پیروزی مسلمین ملت بتوانند آزادانه به زیارت مولایشان شرف یاب شوند.
دوست دارم سنگر باشم تا قلب یک فداکار وطن در کالبد سخنم بتپد و در بابی از آتش سوز و التهاب استخوانهایم را ملتهب سازد. دوست دارم گلوله باشم تا بااشاره انگشت رزمنده ای به سینه دژخیمی فرو نشینم و به زندگی ننگینش خاتمه دهم ولی چون این آرزوهایم عملی نیست دوست دارم رزمنده ای باشم تا با فشارهای متعدد انگشتانم گلوله های فراوانی بر سینه دژخیمان فرونشانم و زمین را از لوس وجودشان مطهر سازم.