|
|
نام و نام خانوادگی شهید : محمدرضا عابدینی نام پدر : مصطفی تاریخ تولد : 1349/12/01 تاریخ شهادت : 1365/10/04 عملیات شهادت : کربلای 4 محل شهادت : ام الرصاص قطعه : 2 ردیف : 8 |
کلام شهید : |
خدایا: همانا تو راهی از راههای خود را فراهم ساختی و خشنودی خویش را در آن مقرر داشتی و دوستان خود را بدان تشویق کردی و آنرا در نزد ما شریفترین راهها از نظر ثواب، و در نزد خود گرامیترین راهها و محبوبترین آنها از نظر پیمودن و سلوک قرارش دادی، آنگاه در این باره از مردمان با ایمان جان و مالشان را خریداری فرمودی که در مقابل، بهشت از آن ایشان باشد که در راه تو پیکار کنند و بکشد و کشته شوند و این وعدهای است که بر عهدة تو محقق است.
نمیدانم در آخرین لحظاتی که پشت سر میگذارم چه چیز در انتظارم نشسته است و نمیدانم در این دم دمای آخرین به کربلا میروم، زخمی میشوم و یا شهید. خدایا تصمیم گرفتم بر حسب وظیفة شرعی چند جملهای را روی کاغذ بیاورم. آری مادر عزیز، اینجا که آمدهام قدر شما را میدانم و زحماتی را که برای من کشیدهای حالا میفهمم. مادر و پدر عزیز اگر در طول این مدت که در کنار شما زندگی میکردم، اگر روزی از روی اشتباه با صدای بلند با شما صحبت کرده و طوری رفتار کرده باشم که از دست من ناراحت شدهاید، از شما میخواهم به بزرگی خود، مرا حلال کنید و ببخشید.
ای امت شهیدپرور، امام را تنها نگذارید و به خانوادههای شهدا سر بزنید و فرزندان یتیم شهدا را اکرام کنید و نگذارید که یک وقت آنها احساس تنهایی بکنند. ای ملت شهیدپرور نماز جمعه و جماعت را ترک نکنید که ما هر چه داریم از این نماز جمعه و جماعت است و بعضی از شما دنبال مال دنیا نباشید و به جبههها بیائید
ای دانشآموزان عزیز، مدرسه سنگر است و اگر این سنگر را ترک کردید دشمن ضربة محکمی به ما میزند. شما باید در درس خواندن کوشا باشید چونکه شماها که میتوانید در آسایش درس بخوانید و نخواندید در روز قیامت در برابر خدا و شهیدان مسئولید، ای معلمان عزیز شما سعی کنید به دانشآموزان اخلاق حسنه یاد بدهید و نگذارید که آنها از اسلام منحرف شوند
ای پدر عزیز و مادر گرامی اگر از من اشتباهی دیدید به بزرگی خود مرا ببخشید و حلالم کنید و اگر در این عملیات که در پیش داریم خدا لیاقت شهادت را نصیب من کرد که میدانم لیاقت را پیدا نمیکنم، مرا ببخشید و حلال کنید و اگر شهید شدم در شهادت من گریه نکنید که شهید عزاداری نمیخواهد و اگر گریه کنید دشمنان اسلام سوء استفاده میکنند.
نمیدانم در آخرین لحظاتی که پشت سر میگذارم چه چیز در انتظارم نشسته است و نمیدانم در این دم دمای آخرین به کربلا میروم، زخمی میشوم و یا شهید. خدایا تصمیم گرفتم بر حسب وظیفة شرعی چند جملهای را روی کاغذ بیاورم. آری مادر عزیز، اینجا که آمدهام قدر شما را میدانم و زحماتی را که برای من کشیدهای حالا میفهمم. مادر و پدر عزیز اگر در طول این مدت که در کنار شما زندگی میکردم، اگر روزی از روی اشتباه با صدای بلند با شما صحبت کرده و طوری رفتار کرده باشم که از دست من ناراحت شدهاید، از شما میخواهم به بزرگی خود، مرا حلال کنید و ببخشید.
ای امت شهیدپرور، امام را تنها نگذارید و به خانوادههای شهدا سر بزنید و فرزندان یتیم شهدا را اکرام کنید و نگذارید که یک وقت آنها احساس تنهایی بکنند. ای ملت شهیدپرور نماز جمعه و جماعت را ترک نکنید که ما هر چه داریم از این نماز جمعه و جماعت است و بعضی از شما دنبال مال دنیا نباشید و به جبههها بیائید
ای دانشآموزان عزیز، مدرسه سنگر است و اگر این سنگر را ترک کردید دشمن ضربة محکمی به ما میزند. شما باید در درس خواندن کوشا باشید چونکه شماها که میتوانید در آسایش درس بخوانید و نخواندید در روز قیامت در برابر خدا و شهیدان مسئولید، ای معلمان عزیز شما سعی کنید به دانشآموزان اخلاق حسنه یاد بدهید و نگذارید که آنها از اسلام منحرف شوند
ای پدر عزیز و مادر گرامی اگر از من اشتباهی دیدید به بزرگی خود مرا ببخشید و حلالم کنید و اگر در این عملیات که در پیش داریم خدا لیاقت شهادت را نصیب من کرد که میدانم لیاقت را پیدا نمیکنم، مرا ببخشید و حلال کنید و اگر شهید شدم در شهادت من گریه نکنید که شهید عزاداری نمیخواهد و اگر گریه کنید دشمنان اسلام سوء استفاده میکنند.



